هذا اشتباه بسيار هست كه در مواضع بسيار در تصحيح و تضعيف سند دغدعه به هم مىرسد ، به سبب اختلافاتى كه اصحاب رجال كردهاند . از آن جمله ، نبذى از آن مذكور مىشود ، چنانچه بعض فضلا در تأليفات خود نقل كردهاند كه [ دربارهء ] « سليمان بن داود المنقرى » ، نجاشى گفته : ثقه است و ابن غضايرى گفته : ضعيف است و همچنين [ دربارهء ] « مياح بن قيس بن يحيى المزنى » ، ابن غضايرى گفته : حديث او ميان اصحاب ما ضعيف است ، و نجاشى مىگويد : صحيح است . و گاه هست كه يك شخص در موضعى توثيق كسى كرده و در موضعى ديگر تضعيف . از آن جمله ، [ دربارهء ] « سالم بن مُكرّم جَمّال » مكنّى به « ابى خديجه » شيخ طوسى عليه الرحمة ، در موضعى توثيق او نموده و در موضعى ديگر تضعيف . و مدح و مذمّت هشامان هر دو واقع شده در احاديث و همچنين زرارة بن اعيَن كه از اركان اربعه است و سهل بن زياد الازدى همين حالت دارد كه شيخ عليه الرحمة ، هم توثيق و هم تضعيف نموده . توثيق در جايى و تضعيف در جايى ديگر . و گاه هست كه توثيق مخالف مذهب حق نمودهاند . مثل على بن حسن بن على بن فضال [ كه ] ارباب رجال توثيق او نمودهاند ، با آنكه « فَطَحى » است . ديگر ابراهيم بن عبد الحميد ، شيخ عليه الرحمه ، در فهرست توثيق او نموده و در رجال گفته فَطَحى است و از اصحاب صادق عليه السلام است . و شيخ بهاء الدين مىگويد كه : اين مفسدهاى است كه علاجپذير نيست ، خصوص در اين صورت كه تاريخ ندانيم كه در وقت صحّت حال ، نقل حديث كرده يا حالت فساد . و از بعضى از اكابر دين ، كه شك و شبههاى در عدالت او نيست ، انكار بعض ضروريات دين نقل كردهاند ! چنانچه شيخ مفيد در شرحى كه بر اعتقادات ابن بابويه نوشته بعضى