كه رخصت بگيريم . در اين اثنا ، آواز خوشى [1] شنيديم كه به سريانى بنا بر روايت اول ، و به عبرانى بنا بر ثانى چيزى مىخواند ، گمان برديم كه آن حضرت مردى از اهل كتاب طلبيده كه براى او چيزى بخواند . بعد از آنكه داخل شديم ، به غير از حضرت كسى را نديديم . پرسيديم كه يا حضرت ، ما چنين گمان كرده بوديم كه شما مردى از اهل كتاب طلبيدهايد كه براى شما چيزى بخواند . حضرت فرمودند : من مناجاتى كه ايليا با جناب پروردگار خود مىكرد ، به ياد آوردم و گريستم . مقصد آن كه آن حضرت به صوت حَسَن ، غير قرآن به آواز حزين بلند مىخوانده كه سامع به گريه درآمده و ظاهراً آنچه قاريان و ذاكران از اين قبيل بخوانند ، چنان كه متعارف است بنا بر اين حديث ، حرجى نباشد و تفسيق آن ذاكر خلاف احتياط باشد . و در بعضى كتب به نظر رسيده كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام را به بعضى زبان شنيتا و به بعضى ايليا مىخوانند . و مشهور است كه آن حضرت ، هزار كم يك [ 999 ] نام دارد و حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم هزار نام ، و الله تعالى هزار و يك نام ! و مخفى نيست كه سماعه اگر چه واقفى است ؛ امّا چون به اسناد متعدّده [ ذكر شده ] خصوصاً در اين مقام كه اين مضمون به تواتر معنوى رسيده ، قصورى ندارد به تخصيص به طريق قدماى ما كه دقت در سند مانند متأخرين نمىكنند . و همهء احاديث را صحيح مىدانند و عمل مىكنند ؛ مگر در بعض مواضع كه خود تصريح كنند به آنكه اين حديث معمول به نيست ، يا آنكه حديثى باشد كه در خلافِ مذهب باشد و يقين دانند كه تقيّةً بنا بر مذهب مخالف فرمودهاند به آن نيز عمل نمىكنند و اين سابقاً نيز مذكور شد .