كند ، ترجيع در ذكر از كجا مىرسد با آنكه قياس و استحسان عقلى نزد اهل حق باطل است ؟ جواب آنكه : افضل ذكر « لا إله إلَّا الله » و « لا إله إلَّا هو » است و آن از آيات قرآنى است ، پس در حكم ، مثل قرآن است . اگر كسى گويد : « لا إله إلَّا الله » و « لا إله إلَّا هو » مثلًا ، مادامى كه در قرآن است گيرم كه ترجيع در آن به احاديث ، جايز باشد ؛ امّا بعد از آنكه به انفراده بگويند از قرآن نيست . جواب آنكه : هر ذكرى كه در قرآن است چه در نظم قرآن بخوانند يا به انفراده كه مراد همان ذكر و ياد خداست به خلاف الفاظ ديگر مثلِ قال و يقول كه هرگاه به انفراده كسى گويد از قرآن نيست ، زيرا كه وقتى كه در نظم قرآن ، مرادْ معناست غير معنا كه در حالت انفراد مىگويند . دوم : [ در ] مرسل ابن ابى عمير كه علما تلقّى به قبول كردهاند و گفتهاند ثابت شده كه ابن ابى عمير ارسال نمىكند مگر از ثقات از حضرت صادق آل محمد جعفر بن محمد عليهما السلام كه آن حضرت فرمودهاند : « انّ القرآن نزل بالحُزن فاقرأوه بالحُزن » [1] و در بعض نسخ به لفظ افراد ( فاقرأه ) واقع است . يعنى قرآن نازل شده به حزن پس قرآن [ را ] به صوت حزين بايد خواند و محزون بايد بود در حال قرائت ، به تدبّر در مضامين آن و شك نيست كه صوت حزين مؤيد به صوت حسن خواندن است و صوت حسنِ حزين ، مطرب است و دانستى كه صوت مطرب غناست ؛ بنا بر تعريفِ بعضى علماى اعلام كه اكتفا به اطراب كردهاند . سوم : از عبد الله بن سنان از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه آن