نيست كه معاويه عليه اللعنة غنا مىشنيده و نسبت غنا به بعضى ديگر از اصحاب دادهاند ، و همچنين نقل اختلافى كه در باب غنا نسبت به متأخّرين علماى اهل خلاف كردهاند ، بسيار است و چون فايدهاى در ذكر آن نيست ، پس اعراض از ذكر اختلافات ايشان اولى بلكه لازم است . [ ديدگاه اماميه ] امّا نزد فرقهء محقّهء اماميهء اثناعشريّه ، در حرمت غنا فى الجمله خلافى نيست ، بلكه حرمتش فى الجمله اجماعى است و مذهب اهل بيت نبوّت عليهم السلام و شيعيان ايشان است و علماى خاصّه و عامّه تصريح به اين كردهاند . چنان كه بعضى از اصحاب رضوان الله عليهم نقل اجماع كردهاند مثل شيخ در خلاف و ابن ادريس و علَّامه ، و شيخ ابو القاسم در شرائع فرموده كه : مدّ صوت مشتمل بر ترجيع صوت مطرب فسق است ، خواه در قرآن باشد خواه در شعر امّا حُدا قصورى ندارد . [1] [ حُدا ] و از كلام شيخ على عبد العالى در مراثى ، تجويز غنا معلوم مىشود آنجا كه مىفرمايد : على أنّ بعض الأصحاب استثنى مراثي الحسين عليه السلام [2] ، و رد نكرده . و علَّامه در تحرير [3] فرموده كه : هم غنا كننده فاسق است و هم شنونده و شهادت ايشان مردود است ، خواه اعتقاد اباحه داشته باشد يا تحريم . اما حُدا
[1] شرائع الإسلام : ج 4 ، ص 117 . ترجمهء متن شرائع ناقص است . [2] جامع المقاصد ، ج 4 ، ص 23 . [3] ب : ارشاد . رك : تحرير الأحكام ، ج 2 ، ص 209 .