معناى سرود است و به كسر غين و قصر ( غِنى ) بى نيازى است و ثروت و يُسْر ، كه در برابر عسرت است . چنانچه صاحب نصاب مىگويد : < شعر > چون غِنى دان بى نيازى ور به مد خوانى سرود < / شعر > و بدان اعَزّك الله كه از جملهء تعاريف متكثّرهء مختلفه ، هفت تعريف مستفاد از كلام علماى خاصّه مذكور مىشود . تعريف اوّل : مدّ صوتى كه مشتمل بر ترجيع آوازى باشد كه به طرب آورنده باشد . [1] دوم : بعضى از فقها اقتصار بر ترجيع كرده اند و گفتهاند : غنا ، ترجيع صوت است [2] . و ترجيع ، آواز را در حلقوم يا خيشوم گردانيدن است . و مرادِ جمعى از اهل لغت ، مثل ابن اثير كه در نهاية گفته : غنا ، آواز پى هم بلند كردن است و همين ترجيع است . چنان كه گفته : « كُلُّ مَنْ رَفَعَ صَوْتَه و والاه فَصَوتُه عِنْدَ الْعَرَبِ غِناء » . [3] و تصوير ترجيع بدين روش كردهاند كه كسى صوت را بلند كرده چنين گويد ا آ ا آ ا آ . چنان كه آواز قُمْرى و كبك و ديگر طيورى كه صوت آنها فقره فقره پى در پى است . و در اصطلاحِ خوانندگان ، ترجيع را تحرير گويند . و بر متتبّع مخفى نيست كه آن تعريفى كه ترجيع در آن مأخوذ نيست منافى حديثى است كه از امام محمد باقر عليه السلام در كافى مذكور است كه به ابى بصير فرمودند : رَجِّعْ بِالقُرآنِ صَوْتَكَ ؛ فَانَّ الله عَزَّ وَجلَّ يُحِبُّ الصَّوْتَ الْحَسَن يُرَجَّعُ بِه [ فيه ] تَرْجيعاً . [4]
[1] شرائع الإسلام ، ج 4 ، ص 140 . [2] . ر . ك : مفتاح الكرامة ، ج 4 ، ص 5250 . [3] النهاية ، ج 3 ، ص 391 . [4] وسائل الشيعة ، ج 6 ، ص 211 212 ، ح 5 و كافى ، ج 2 ، ص 451 ، ح 13 .