بشنوند كه فلانى در باب حلال بودن غنا در قرآن ، و سنّت بودنِ آن چندين حديث جمع كرده است ، و كثرت احاديث چند ، كه دليل بر مطلب او نباشد ، نمودى كند در نظرهاى بى خبران . و ظاهر اينكه گفتيم ، سببِ آن شده كه چندى حديث از احاديثِ سنّيان را نقل كرده . اگر كسى بگويد كه پس تو چرا در اين مختصر نقل اقوال سنّيان نمودهاى ؟ جواب مىگوييم كه فرق در ميان بسيار است از جهت آنكه آيات قرآن و احاديث اهل البيت صلوات الله عليهم و اتّفاق علماى شيعه رحمهم الله هرگاه بر حرمت غنا باشد مىتوان در مقام استدلال گفت كه بسيارى از سنّيان هم با ما در اين باب اتّفاق دارند و قليلى از آن ملاعين كه با ما خلاف كردهاند ، بعضى قايل شدهاند كه غنا مكروه است و قليلى از ايشان گفتهاند كه مباح است ، بر خلاف آنكه كسى آيهء قرآن را دست بردارد و احاديث اهل البيت را طرح يا تأويل كند و از اتّفاق علماى شيعه چشم بپوشد و حديثى از مثل ابن ابى حمزهء ملعون روايت كند كه جوابهاى آن را دانستى و بعد از آن بگويد كه ابو هريره و ابو حنيفه و عبد الله عمر خطَّاب و عمروعاص و معاوية بن ابى سفيان يا امثال ايشان چنين روايت نمودهاند . و امّا آن حديثى كه در آن حُسن صوت واقع است به اين سند واقع شده است كه : سَهْلُ [ بنُ زيادٍ ] ، عن الحَجّالِ ، عن عليّ بن عُقْبَةَ ، عن رجلٍ ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : « كان عليُّ بن الحسين صلوات الله عليه أحسن الناس صوتاً بالقرآن و كان السقّاؤون يمُرُّونَ فيقفون ببابه يَسْمَعُونَ قِراءَتَه » . [1] يعنى : حضرت ابى عبد الله صلوات الله عليه فرمود كه :
[1] الكافي ، ج 2 ، ص 616 ، باب ترتيل القرآن بالصوت الحسن ، ح 11 .