خدا ، و فرا گيرند قرآن را مزمارها ( يعنى همچنانكه ناى را مىنوازند ، قرآن را بنوازند ، كنايه از آنكه به نغمه و سروده قرآن را بخوانند ) و به هم رسند جماعتى كه طلب علم دين كنند نه از براى خدا بلكه از براى غرضهاى فاسد دنيا و بسيار شوند در آن وقت اولاد زنا . ( و آن حضرت از براى تأكيدْ مرتبهء ديگر خوانندگى كردن در قرآن را مذمّت فرمود كه : ) و يتَغَنُّونَ بالقُرآنِ ، يعنى پس نزد آنها جمعى از مردمان غنا كنند در قرآن . و همچنين كه مىبينى اين حديث نصّ صريح است در حرمت خوانندگى كردن در قرآن و دليل است بر اينكه حديث بيست و هفتم همان معنى دارد كه ما گفتيم ، نه آن كه بعضى از مايلين به غنا فهميدهاند . الحديث التاسع و العشرون قال الفاضل العادلُ مولانا أحمد الأردبيليّ رضوان الله عليه في تفسير آيات أحكامه : و في حديثِ النبيّ صلى الله عليه و آله و سلم : « لا يَحِلُّ بَيْعُ المُغَنِّياتِ ، و لا شِراؤُهُنَّ ، و لا التِجارَةُ فيهنَّ ، و لا أثمانُهُنَّ » . [1] يعنى : رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود كه : حلال نيست فروختن كنيزان مغنّيه و نه خريدن ايشان و نه تجارت كردن در ايشان و نه قيمت ايشان . و از اين حديث نيز نهايت حرمت غنا معلوم است و بعضى از آن حرفها كه
[1] زبدة البيان في أحكام القرآن ، ص 413 ، كتاب المكاسب ، في أشياء يحرم التكسّب بها ؛ الكشاف ، ج 3 ، ص 490 ، ذيل آيهء 6 سورهء لقمان ( 31 ) .