بل استحبابه . و الظاهر أنّ شيئاً منها لا يوجد بدون الغناء على ما استفيد من كلام أهل اللغة و غيرهم و فصَّلناه في بعض رسائلنا . [1] از كلام محقّق سبزوارى برداشت مىشود كه او معتقد به جواز بلكه استحباب غنا در قرائت قرآن بوده و رسالهاى نيز در اين باره نوشته بوده است كه ظاهراً اثرى از آن نمانده است . با توجه به همعصر بودن ميرلوحى با سبزوارى و با مقايسهء متن رسالهء ميرلوحى با ادلَّهاى كه سبزوارى در كفايه در استحباب غنا در قرائت قرآن اقامه كرده ، اين نظر تقويت مىشود كه إعلام الأحبّاء ردّ رسالهء محقّق سبزوارى است . رديه هاى فراوان ديگرى نيز بر رساله و آراى سبزوارى در اين باب نوشته شده است . از خاتمهء نسخهء شماره 5511 مجلس و نيز عبارتى كه در متن رساله
[1] كفاية الأحكام ، ص 85 . گفتار محقق سبزوارى دربارهء غنا در بخش دوم اين مجموعه چاپ شده است . عجيب است كه سبزوارى پس از نگارش رسالهء موصوف و كفاية الأحكام ، رسالهء ديگرى در حرمت غنا نوشته و غنا در قرائت قرآن را نيز استثنا نكرده است . اين رساله در همين مجموعه چاپ شده است . و مرحوم شيخ على عاملى در خاتمهء تنبيه الغافلين و تذكير العاقلين ، كه رد بر سبزوارى است ، پس از آنكه رسالهء حرمت غناى سبزوارى را مىبيند ، تعجب خود را چنين اظهار مىكند : « رأيت بعد ما كتبتُ هذه الرسالة رسالةً لمَن جرى البحث معه ، نقل فيها أحاديث كثيرة تزيد على ما ذكرته و تتبّع فيها الأحاديث الواردة الدالَّة على تحريم الغناء مع الآيات القرآنية الدالَّة على ذلك . و شدَّد فيها الإنكار على من يذهب إلى تحليله . فالمأمول ممّن رأى هذه الرسالة أن ينظر في رسالته ليرى ما هو من العجب العجائب و لا يغتر بدعوى أنّ المجتهد قد يتغيّر اجتهاده . فإنّ الناقد البصير يجد هذا من غير هذا القبيل . و الله الهادي إلى سواء السبيل » . همچنين سبزوارى در جواب كسى كه از مسألهء غنا استفتا كرده اينچنين نوشته است : « خلافى ميان علماى اماميه نيست در اينكه غنا و سرود حرام است و از احاديث متعدده ظاهر مىشود كه كبيره است و فرقى نيست كه غنا در قرآن باشد يا شعر يا غير » ( سلوة الشيعة و قوة الشريعة ، چاپ شده در ميراث اسلامى ايران ، دفتر دوم ، ص 357 ) .