يعنى : از براى شخصى كه بياورد صاع پادشاه را كه گم شده است ، بار يك شتر از گندم است و من به او [ آن ] ضامنم ، شايد به جهت آن بوده است كه بار شتر در نزد ايشان ، معيّن بوده است كه پنجاه من تبريز است مثلا و جنساش نيز معهود بوده است كه گندم است مثلا نه جو و مانند آنها . وانگهى كه شريعت ما تابع شرايع سابقه نيست . و استصحاب شرايع منافى است با اشتهار ( 1 ) عموم نسخ . و همين كه اينها معيّن شد ، جاعل بگويد : « من ردّ عبدى الآبق فله درهم » .