نام کتاب : رسائل فقهى ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 252
يَقتُلُه دِيَةٌ وَهُوَ فى تِلكَ الحال [1] سعيد بن مسيّب مىگويد : ( به حضرت سجاد عليه السّلام عرض كردم به نظر شما تحوّلى را كه جنين در رحم مادر از حال به حالى سير مىكند ، آيا به وسيلهء روح است يا غير روح ؟ فرمود : تحول جنين به وسيلهء روحى است غير از آن حيات قديم در اصلاب مردان و ارحام زنان . و اگر جنين جز همان حيات قديم روحى نداشت نمىتوانست از حالى به حال ديگر منتقل گردد ، و هم چنين براى كسى كه آن جنين را كشته است ديه اى واجب نمىگشت . ) اين روايت نيز با تمام صراحت قتل را در بارهء اسقاط جنين صادق مىداند . 3 - تمام ادلَّه اى كه ديه را به تمام مراتب جنين از آغاز استقرار نطفه در رحم تثبيت مىكند دلالت به وقوع قتل مىكند . أولا معناى لغوى ديه بنا به شهادت لغويون در مقابل قتل است از آن جمله زبيدى در تاج العروس ( شرح قاموس فيروزآبادى ) چنين مىگويد : « الدِّية بالكسر حقّ القتيل » [2] ابن اثير در نهايه [3] ، جوهرى در صحاح ، ابن منظور در لسان العرب [4] مىگويند : « ودى حقّ القتيل و قد وديته وديا » ، ( ديهء مقتول را كه حق او است پرداخت و من ديهء او را دادم . ) درست است كه ديه پيش از تعيّن هويت كامل انسان به عنوان قتل نفس انسانى نيست ، ولى چنانكه از روايات معتبر نقل كرديم قتل موجود زنده اى است كه در گذرگاه حيات انسانى در حال حركت است . و اين از با اهميّتترين دلايل احترام و حيثيت جان آدمى است . 4 - استدلال به علت محروم بودن مادر از سهم ديهء جنينى كه ساقط كرده است روايات ديگرى وجود دارد كه به طور كلى قاتل را از سهم ديه محروم كرده است و فقهاء با اكثريت قاطع مطابق آن روايات فتوا دادهاند ، مدلول آن روايات اثبات مىكند كه ديه
[1] فروع كافى ، ج 7 ، ص 347 [2] تاج العروس ، ج 10 ، 386 [3] نهايه ابن اثير ، ج 4 ، ص 202 ماده ودى [4] لسان العرب ، ج 15 ، ص 383
252
نام کتاب : رسائل فقهى ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 252