responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان    جلد : 1  صفحه : 44


و بدانجا منتهى شد كه شاه ، مرا از شهر و محل تولدم خواست و گفت نزد ما بيا تا از دانش تو بهره ور شويم ، [1] به آمدنت بشارت دهيم و جمعه و جماعات را با حضور تو رونق بخشيم .
من در رد و قبول آن به لحاظ دينى حيران گشتم ؛ براى آن كه از وارد شدن در شبهات و نزاعها خشنود نبودم ؛ يك پاى جلو گذاشته ، پاى ديگر عقب مىكشيدم ؛ گاه به آمدن و گاه نيامدن ، اشارت مىكردم . يارانم مرا به لزوم قبول درخواست شاه ، راهنمايى كرده ، و از خداى ترساندند و گفتند كه اگر پاسخ مثبت ندهم ، گرفتار عقوبت الهى خواهم شد . چرا كه به زعم آنان ، رفتن من سبب ترويج دين و يارى ايمان و مؤمنان مىشد . زمانى كه به شهر آنان [ اصفهان ] آمدم و در آن جا مستقر شده و مردمانش را شناختم ؛ كسانى از منسوبان به علم را يافتم كه در آراء و افكار با يكديگر در نزاعند . در آنجا برخى از آنان را ديدم كه طالب دنيايند و با نظاير خود در تزاحم ، در واقع صحنهء جنگ ميان برادران و دوستان . برخى به برخى طعنه مىزنند و به رد آراى يكديگر مىپردازند و « كتاب خداى را پشت سرشان انداخته‌اند » [2] گويى از آن خبر ندارند و در حالى كه حق را مىشناسند ، آن را كتمان مىكنند .
« به شبهتها كار مىكنند و به راه شهوتها مىروند . معروف نزدشان چيزى است كه شناسند و بدان خرسدند و منكر آن است كه آن را نپسندند . در مشكلات خود را پناهگاهشان ، شمارند و در گشودن مهمّات به رأى خويش تكيه دارند . گويى هر يك از آنان امام خويش است كه در حكمى مىدهد ، چنان بيند كه به استوارترين دستاويزها چنگ زده و محكمترين وسيلتها را به كار برده است » . [3] رويهء شاه در اين ميانه ، ترويج دين و شعائر الهى در ميان مردم بود . او مرا به اقامهء جمعه در مسجد جامعشان دستور داد . وقتى خبر نزديك شدن من به سلطان ، به گوش ديگران رسيده و دانستند كه به امامت جز من راضى نمىشود و از هيچ كوششى براى احترام و عزت من خوددارى نمىكند ، زلزله در آنان پديد آمده ، برآشفتند .
شاه در انتظار آن بود كه عالمان با يكديگر همآهنگ شده ، دست از اختلاف بردارند تا او با آگاهى بتواند خود در ميان نمازگزاران درآيد و با حضور خود شعاير دينى و اقامهء جمعه و جماعات را ترويج كرده ، به وسيلهء طاعت الهى ، به پيوند دادن قلوب و ترغيب به ياد خداى بزرگ و نهى از فحشا و منكر بپردازد . اما عالمان همچنان متفرق بوده ، گروه گروه شدند و روز به روز بر اختلاف آنان افزوده شد .
گروهى از مدعيان زيركى و فهم ، كسانى بودند كه توان رياست نداشته و در فهم قرآن و سنت - آن گونه كه شايسته بود - از بهره‌اى برخوردار نبودند . آنان از شرايط جمعه و



[1] متن نامهء شاه عباس دوم و پاسخ فيض در : تاريخ كاشان ، صص 500 - 504
[2] اقتباس از سورهء بقره ، 101
[3] نهج البلاغه ، خطبهء 88

44

نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان    جلد : 1  صفحه : 44
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست