إسم الكتاب : تنبيه الأمة وتنزيه الملة ( عدد الصفحات : 175)
مبارك ( حرّيّت و مساوات ) و مسئوليّت مترتّبه بر آنها ، و متوقّف بودن حفظ مقوّماتش را به اين دو ركن مقوّم ، از آنچه بيان نموديم استفاده و استنباط نمود ، و به طور قانونيّت و بر وجه اطَّراد و رسميّت هم به چنين تماميّت مرتّبش ساخت و هم امكان اقامهء قوهء مسدّده و رادعهء خارجيّه را به جاى قوّهء عاصمهء عصمت و لا اقلّ ملكهء تقوى و علم و عدالت از كيفيت انبعاث ارادات نفسيّه از ملكات و ادراكات استخراج نمود ، و به وسيلهء تجزيهء قواى مملكت و قصر شغل متصدّيان فقط به قوّهء اجرائيه و در تحت آراء قوّهء مسدّده و مسئول آن ، و آنان هم مسئول آحاد ملَّت بودن ، وجود خارجىاش داد ، زهى مايهء شرف و افتخارش و بسى موجب سر به زيرى و غبطهء ما مردم است ! [ مسلمانان و مباحث فلسفهء سياسى ] با اينكه - بحمد اللَّه تعالى و حسن تأييده - از مثل يك كلمهء مباركهء « لا تنقض اليقين بالشّك » [1] آن همه قواعد لطيفه استخراج نموديم ، از مقتضيات مبانى و اصول مذهب و مايهء امتيازمان از ساير فرق چنين غافل و ابتلاى به اسارت و رقّيّت طواغيت امّت را الى زمان الفرج - عجّل اللَّه تعالى ايّامه - به كلَّى بى علاج پنداشته ، اصلا در اين وادى داخل نشديم و ديگران در پى بردن به مقتضيات آن مبانى و تخليص
[1] . حرّ عاملى ، وسائل الشيعه ، ج 1 ، ص 245 ؛ زراره دربارهء مردى كه در حال وضو خواب او را ربوده بود از امام عليه السّلام سؤال مىكند كه آيا چنين خوابى مبطل وضوست يا نه ؟ امام به تفصيل پاسخ داده ، سپس ضابطهاى تعيين مىكند كه يقين هرگز با شك نقض نمىشود . فقهاء از اين جمله در روايات متعدّد اصل استصحاب را كشف كرده و در مباحث متعدد از آن سود جستهاند .