responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي    جلد : 1  صفحه : 210


مغاير با ديگرى داشته باشد . زيرا معناى آن بنا بر قرائت نصب به عنوان عطف به وجوهكم ، غسل است و اما بنا بر قرائت جر مسح . ولى چنانچه به « رؤسكم » - چه بر لفظ و چه بر محل آن - عطف گردد ، معناى آن بنا بر هر دو قرائت يكسان مىشود .
اما اگر گفته شود : ارجل منصوب است ، ليكن جر آن به سبب مجاورت با « رؤسكم » مىباشد ، در پاسخ مىگوييم : اين سخن قابل پذيرش نيست ، به دلايلى كه سيد مرتضى در كتاب ارزشمندش انتصار گفته است و عبارتند از :
الف - متابعت اعراب به سبب مجاورت بسيار كم است و محققان از علماى نحو ، آن را به گونه مطلق انكار كرده‌اند از اين جهت سزاوار نيست كلام خدا را بر چيزى كه معهود و مألوف نيست حمل نمود . و اما مواردى را كه اين توهم به وجود آمده در جاى خود پاسخ داده‌اند .
ب - اعراب به سبب مجاورت در جايى استعمال مىشود كه باعث اشتباه و شبهه اى نشود ، مانند جمله « جحر ضب خرب » در اينجا جر « خرب » كه به سبب مجاورت آن با « ضب » است باعث اشتباه نمىشود ، زيرا در اين كه « خرب » صفت براى « جحر » است شبهه اى نيست . ليكن مورد بحث اين گونه نيست ، چون حكم ارجل ممكن است مسح باشد يا غسل . اما اگر گفته شود اشتباه در مورد بحث با تحديد به غايت زايل مىشود و تحديد در آيه * ( « فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ » ) * براى عضو مغسول است ، مىگوييم اين سخن را نمىتوان پذيرفت ، زيرا در شرع اسلام ممكن است چيزهايى كه با هم متفاوت هستند در حكم متفق باشند و به عكس چيزهايى كه با هم اتفاق دارند در حكم مختلف . پس اشتباه و شبهه با تحديد عضو مغسول در آيه از بين نمىرود .
در اين زمينه علامه و مفسر بزرگ طبرسى در مجمع البيان مىگويد : آيه مباركه * ( « فَاغْسِلُوا . . » ) * ، در بر دارنده عضو مغسول غير محدود - وجه - و عضو مغسول محدود - ايدى - و عطف آن دو بر يكديگر است ، پس به مناسبت تقابل بين جمله * ( « فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ » ) * و جمله * ( « وَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ » ) * بايد گفت ارجل ممسوح معلوم محدود به رؤس ممسوح غير محدود عطف مىشود .
ج - اعراب به سبب مجاورت نزد بيشتر كسانى كه آن را جايز دانسته‌اند در جايى است كه حرف عطف نباشد ، مانند « ماء شن بارد » و « جحر ضب خرب » ، ولى در اينجا كلمه « ارجلكم » مقرون به حرف عطف مىباشد و با وجود حايل - اگر چه حرف عطف باشد -

210

نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي    جلد : 1  صفحه : 210
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست