نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 209
كه در اينجا « و القطر » به جر خوانده شده ، به جهت عطف آن بر كلمه « المحور » و اگر عطف بر معناى آن مىشد لازم بود به رفع قرائت گردد . به علاوه اين كه آنان فتوا بر غسل ارجل را به خاطر روايتى كه از رسول خدا ( ص ) نقل شده است ترجيح دادهاند و آن عبارت است از : 1 - در صحيح مسلم ( ج 1 ، باب وجوب غسل رجلين ) از ابو هريره روايت شد كه گفت : « ان النبي رأى رجلا لم يغسل عقبيه فقال ويل للاعقاب من النار » پيامبر ( ص ) مردى را ديد كه آخر قدمهاى خود را نشسته است ، در بارهء او فرمود : واى از براى آخر قدمها از آتش كه شسته نشده است . 2 - در همان كتاب عبد الله بن عمر مىگويد : « تخلف عنا النبي ( ص ) فى سفر سافرناه فادركنا و قد حضرت صلاة العصر فجعلنا نمسح على ارجلنا فنادى ويل للاعقاب من النار » . فقهاى اهل سنت با استناد به اين حديث بر وجوب غسل ارجل در وضو فتوا دادهاند . ولى صحيح آن است كه ارجل مانند رؤس بايد مسح شود ، چه به خاطر عطف به « رؤسكم » - به لحاظ لفظ آن - مجرور باشد و چه - به لحاظ محل آن - منصوب . اما اين احتمال كه « ارجلكم » بر « وجوهكم » عطف گردد مورد پذيرش نيست ، زيرا : أولا - اين كار خلاف مقتضاى بلاغت است ، به اين علت كه بين دو كلمهء « وجوهكم » و « ارجلكم » جملهء * ( « وَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ » ) * فاصله شده است ، هم چنان كه در مثال « ضربت زيدا و عمرا و اكرمت خالدا و بكرا » گفته نمىشود نصب بكر به جهت عطف آن به زيد يا عمر است . به هر حال چنانچه « ارجلكم » عطف به « وجوهكم » مىبود بايد گفته مىشد . . وجوهكم و أيديكم إلى المرافق و ارجلكم إلى الكعبين ، و با كلام مسح فاصله نمىشد . ثانيا - در جاى خود ثابت شد ، چنانچه كلامى داراى دو عامل باشد ، به عامل نزديكتر عطف مىشود - همان گونه كه بصريان قائل هستند - پس در آنجا كلمهء ارجل كه داراى دو عامل فاغسلوا ، و امسحوا مىباشد ، بايد به عامل دوم * ( « وَامْسَحُوا » ) * به علت نزديكى به آن عطف شود . ( در اين زمينه شواهد زيادى در علم نحو وجود دارد كه ذكر آنها باعث تطويل مىگردد . ) بخصوص آنجا كه مانعى براى اين جهت در بين نباشد و در اين آيه عطف ارجل به رؤس از نظر لغوى و شرعى مانعى ندارد . ثالثا - عطف « ارجلكم » بر « وجوهكم » ملازمت دارد با اين كه هر يك از دو قرائت معنايى
209
نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 209