ب - و هم در بحار اين مفاد آورده شده است « . . و در حديث حمّاد بن زيد از ايوب از مكرمه بدين گونه روايت شده كه گفت وليد به نزد پيغمبر ( ص ) رفت و گفت بر من قرائت كن پيغمبر گفت * ( إِنَّ الله يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسانِ وَإِيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَيَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ) * وليد اعادهء آن را درخواست كرد چون بار دوم بر او خوانده شد گفت : و الله انّ له لحلاوة و طلاوة و انّ اعلاه لمثمر و انّ اسفله لمعذق و ما هذا بقول بشر به خدا سوگند اين كلمات را شيرينى و بهجت و زيبايى است ، بالاى آن ميوه دهنده و پايينش شاخه جهنده مىباشد ، و اين سخنان گفتهء بشر نيست . در اين قضيه ، بنا بنقل اول كه سورهء « فصّلت » ( حم سجده ) تا آخر آيهء * ( فَإِنْ أَعْرَضُوا ) * كه آيهء 13 از آن سوره مىباشد ، بر او خوانده شده باشد آن سوره نيز ( مكى ) است و در آيهء 7 از آن سوره : * ( وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ . الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ ) * [1] بعلاوه در قضيهء اسلام سعد بن معاذ نيز نقل شده كه مصعب بن عمير همين سوره را بر وى خوانده پس معلوم مىشود حكم زكات ، كه در اين سورهء مكى آورده شده ، پيش از هجرت صدور يافته بوده است . و بنا بنقل دوم چند حكم ، ( وجوب عدل و احسان ، وجوب انفاق به خويشان ، حرمت فحشاء و منكر و بغى ) گفته شده است . بعلاوه اين آيه ، آيهء 192 از سورهء « النّحل » و اين سوره از سوره هاى مكَّى مىباشد پس دانسته مىشود كه پيش از قرائت بر وليد نزول يافته بوده است و اگر هم بقيهء آيات آن بعد از اين قضيه نازل شده باشد ،
[1] - نسبت به كسانى كه « زكات » ندهند تهديد به عمل آمده .