و هم در قصيدهء لاميهء خود كه چند شعر از آن نيز در اينجا آورده مىشود همين حقيقت و معنى را خواسته و پرورانده است : < شعر > لعمري لقد كلَّفت و جدا بأحمد و احببته حبّ المحبّ المواصل فمن مثله فى النّاس أيّ مؤمّل اذا قاسه الحكَّام عند التّفاضل حليم رشيد عادل غير طائش يوالى إلها ليس عنه بغافل لقد علموا انّ ابننا لا مكذّب لدينا و لا يعنى بقول الأباطل حدبت بنفسى دونه و حميته و دافعت عنها بالذّرى و الكلاكل < / شعر > بيان و شرح همه وقائع اين مدت با موضوع بحث چندان تماس ندارد از اين رو قسمتهايى كه تا حدى با موضوع بحث ارتباط دارد از ميان آن وقائع ، التقاط و در اينجا ياد مىگردد : از آن جمله است مسألهء معراج كه ، بحسب مشهور ميان ارباب سير و تواريخ و مستفاد از اخبار و احاديث ، حكم وجوب نمازهاى پنجگانه در شب معراج صدور يافته است . در چگونگى معراج پيغمبر ( ص ) ( از حيث روحانى يا جسمانى بودن ) و زمان و عدد آن اختلافاتى است زياد به طورى كه از حيث عدد تا صد و بيست مرتبه نقل شده از حيث زمان هم شب دوشنبه از سال پنجم بعثت گفته شده سال نهم نيز قائل دارد . ماه شوال از سال يازدهم و 27 ربيع الاول و 27 رجب و 17 رمضان از سال 12 بعثت نيز هر كدام گفته و نوشته شده است . دشتكى در كتاب روضة الاحباب اين عبارت را گفته است « اكثر علماء برآنند كه معراج در ماه ربيع الاول از سال دوازدهم واقع شده است . » مجلسى در بحار از كتاب « المنتقى » تأليف كازرونى اين مضمون را نقل كرده است « واقدى گفته است : اسراء ( معراج ) در شب شنبه 17 ماه رمضان