كارهاى زشت دورى گزينيم ، مال يتيم نخوريم ، شهادت باطل ندهيم ، به محارم نزديكى نكنيم ، خون نفوس محترمه را نريزيم ، زنان مردم را به عمل زشت متهم نكنيم . بما فرموده است نماز بخوانيم ، زكات بدهيم و روزه بگيريم . . » بروايت مجلسى از تفسير على بن ابراهيم چون عمرو عاص از نجاشى تسليم جعفر و يارانش را درخواست كرد و جعفر را نجاشى بخواست پس از مذاكراتى كه به ميان آمد عمرو عاص گفت اى پادشاه اينان ما را در دين ، مخالفت كرده ، خدايان ما را بد گفته ، جوانان ما را فاسد ساخته ، جماعت ما را متفرق نمودهاند ايشان را بما برگردان تا امر خود را جمع سازيم . پس جعفر چنين پاسخ داد « آرى اى پادشاه ما آنان را مخالفت كرديم . خدا پيغمبرى در ميان ما برانگيخته كه ما را به ترك بت و بت پرستى و ترك قماربازى فرمان داده و بما امر كرده كه نماز بخوانيم ، زكات بدهيم ، او ظلم و جور و خونريزى به ناحق و زنا و ربا و مردار و خون را بر ما حرام ساخته است . بما امر كرده كه عدل و احسان كنيم ذو القربى و خويشاوندان خود را مورد رعايت قرار دهيم ، ما را از فحشاء و منكر و بغى ، نهى فرموده است » . از آن چه در اين مذاكرات به ميان آمده چنان بر مىآيد كه تا سال پنجم از بعثت بسيارى از اصول احكام دين مقدس اسلام ( كه ارباب تواريخ و سير صدور آنها را در زمانهاى بعد دانسته و در طى حوادث سالهاى متاخر شمردهاند ) به پيروان اسلام دستور داده شده بوده ، يعنى اين احكام در همان اوائل اسلام دور صدور خود را پيموده است . در سال پنجم يا ششم ، بر اثر سخت گيرى و اذيت و آزار مشركان نسبت به پيغمبر ، به شرحى كه در كتب سيره آورده شده ، حمزة بن عبد المطلب به اسلام در آمد پس تا اندازهاى پيغمبر ( ص ) قوت يافت و از صدمه و آزار قريش كاسته شد . در سال ششم بعثت ، به تفصيلى كه ارباب تاريخ آوردهاند ، عمر اسلام اختيار كرد