responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 6


و حوادث شب و روز عالم طبيعت مصون دارد و به وسيلهء تهيهء خوراكيهايى مصنوعى ، كه با مزاج لطيف و هوسهاى رقيق و طبع لطافت خواه او متناسب مىباشد ، در پيمودن راه طبيعى نشو و نماء جسم خويش پيش رود يا لا اقل بدين وسيله بر آتش شهوت طبيعى هوس فطرى خود آبى به پاشد .
انسان بطور طبيعى از تهيه و تحصيل همه امورى كه به طبع خود به آنها نيازمند و به فطرت حياتى خود آنها را خواستار مىباشد درمانده و عاجز است پس ناچار به همكارى و همراهى ديگر افراد نوع خويش كمال احتياج را دارد چه بسيار روشن است كه اگر هر فردى بخواهد به خودى خود و بى استمداد از ابناء نوع ، همهء حاجات زندگى خويش را بر آورد و به تمام ضروريات حيات دست يابد در نخستين مرحلهء زندگانى فرو خواهد ماند و گاهى در راه حيات و كمال برنداشته نابود خواهد شد و اختلال و بالاخره انقراض نوع بر آن مترتب خواهد گرديد پس دوام نوع بر بقاء فرد ، موقوف و بقاء افراد به مساعدت و همراهى ايشان نسبت به يك ديگر مربوط و اين مساعدت و معاضدت همدوش تمدن و اجتماع يا مولد و يا مولود آن است .
و بالجمله تا افراد را مساعدتى نباشد اجتماعى نيست و اگر اجتماعى نباشد نوع بشر را دوام و بقائى نخواهد بود .
اجتماع ، چنان كه دانسته شد ، مولود احتياج و احتياج زاييده طبيعت و سرشت بشر است ليكن از طرفى ديگر نيروى شهوت و غصب نيز زاده و مولود طبيعت بشر مىباشد و به اقتضاى اين دو نيرو همهء افراد مىخواهند ، و اگر بتوانند بسوى خود مىكشند آن چه را ديگران مىخواهند و بسوى خود جلب مىكنند و در راه تحصيل يا حفظ و تحصين آن به حمله و دفاع بر مىخيزند پس مزاحمت و مدافعت به ميان مىآيد .
اگر افراد سر خود و آزاد باشند و وسيله‌اى به ميان نيايد كه اين مزاحمت و منافست را تعديل كند و از تعدى و تجاوز افراد بر يكديگر جلو گيرد آرامش خاطرها از ميان مىرود ، اطمينان زائل مىشود ، ثقه و امان سستى و نيستى مىپذيرد و به زودى اختلاف و پراكندگى ميان افراد پديد مىآيد و شيرازهء اجتماعات بلكه رشتهء بقاء و حيات پاره و از هم گسيخته مىگردد .

6

نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 6
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست