على ( ع ) در ميان صحابه نسبت به احكام دينى بطور كلى مورد تصديق و اعتراف همه بوده است . نسبت بخصوص احكام قضائى نيز بر مرجع بودن و مسلم بودن آن حضرت همه را اتفاق و اجماع است . حافظ ابو نعيم به اسنادش از ابو سعيد خدرى آورده كه گفته است : پيغمبر ( ص ) دست به شانهء على زد و گفت : « يا علىّ لك سبع خصال لا يحاجّك فيهنّ احد يوم القيمة : أنت اوّل المؤمنين با لله ايمانا ، أوفاهم بعهد الله ، و اقومهم بامر الله و أرأفهم بالرّعيّة ، و اقسمهم بالسّوية و اعلمهم بالقضيّة و اعظمهم مزيّة يوم القيمة » . ابن شهرآشوب در مناقب پس از اين كه اين مضمون را گفته كه : همه را بر اين سخن پيغمبر ( ص ) « اقضاكم علىّ » اجماع و اتفاق مىباشد چنين افاده كرده است : از سعيد بن ابى الخضيب و غير او روايت شده كه ميان حضرت صادق ( ع ) و عبد الرحمن بن ابى ليلى سخنانى بدين طريق به ميان آمده است : حضرت صادق : - آيا تو در ميان مردم بقضاء مىپردازى ؟ ابن ابى ليلى : - آرى يا ابن رسول الله . حضرت صادق : - بچه چيز قضا و حكم مىكنى ؟ ابن ابى ليلى : - بكتاب خدا . حضرت صادق : - اگر چيزى را در كتاب خدا نيافتى ؟ ابن ابى ليلى : - به سنّت پيغمبر و اگر در كتاب و سنّت دليلى نيابم به اجماع صحابه حكم مىكنم . حضرت صادق : - اگر اجماعى نباشد بلكه صحابه را در آن مسأله اختلاف باشد قول كدام را اختيار مىكنى ؟