چنين گفته است : « جمع عمر اصحاب النّبيّ ( ص ) يستشيرهم و فيهم على . فقال : أنت أعلمهم و أفضلهم . » 2 - شيخ سليمان حسينى نقشبندى در كتاب « ينابيع المودّة » از احمد بن حنبل نقل كرده كه او در كتاب مناقب خود چنين روايت نموده : « انّ عمر بن الخطَّاب اذا اشكل عليه شيء اخذ من علىّ رضى الله عنه » . 3 - همو در همان كتاب و ابو اسحاق در « طبقات » و غير اين دو در كتب خود از عائشه روايت كردهاند كه چون پرسيده « من أفتاكم بصوم عاشورا ؟ » و پاسخ شنيده است كه اين فتوى از على ( ع ) مىباشد گفته است : « امّا انّه أعلم النّاس بالسّنّة » 4 - از صحيح مسلم نقل شده كه چون حكم « مسح خفّين » از عائشه پرسيده شده او به على ( ع ) ارجاع داده و گفته است : « ائت عليّا فسله » . 5 - ابو اسحاق از مسروق روايت كرده كه گفته است : « انتهى العلم إلى ثلاثة : عالم بالمدينة و عالم بالشّام و عالم بالعراق . فعالم المدينة علىّ بن ابى طالب و عالم العراق عبد الله بن مسعود و عالم الشّام ابو الدّرداء . فاذا التقوا سال عالم العراق و عالم الشّام عالم المدينة و لم يسألهما » 6 - همو از عبد الملك بن ابى سليمان روايت كرده كه گفته است : عطاء را گفتم : « أكان من اصحاب النّبيّ ( ص ) احد أعلم من علىّ ؟ قال : لا و الله و لا اعلمه » 7 - نقشبندى در « ينابيع المودّه » از كتاب مسند احمد بن حنبل و كتاب مناقب موفّق بن احمد بسند آن دو از سعيد بن جبير اين عبارت را روايت كرده : « لم يكن احد من الصّحابة يقول : « سلوني » الَّا علىّ بن ابى طالب » . 8 - ابن شهرآشوب در مناقب از عبادة بن صامت از عمر نقل كرده كه گفته است : « كنّا أمرنا اذا اختلفنا فى شيء ان نحكم علىّ بن ابى طالب . » و همو از پيغمبر ( ص )