به اين كيفيّت و عددى كه بعد از رحلت پيغمبر ( ص ) معمول گشته تشريع نگرديده بوده و اين عدد و اين كيفيّت از زمان خليفهء دوم مقرّر و معيّن گرديده است . در حقيقت نسبت به اين موضوع ، دو مطلب زير مورد ادعاء مىباشد : 1 - اين كه در زمان پيغمبر ( ص ) « حدّ شرب خمر » بر عددى خاصّ مقرّر نشده بوده است . 2 - تعيين عددى مخصوص در اين موضوع در عهد صحابه و تقدير خصوص عدد هشتاد در اواخر زمان خليفهء دوم بوده است . در اينجا هر يك از دو مطلب فوق ، تحت عنوان خود مطرح و بطور اختصار بر هر يك از آنها استدلال مىشود : 1 - چگونگى حدّ شرب خمر در زمان پيغمبر ( ص ) از رواياتى كه در كتب شيعه و سنّى آورده شده چنان برمىآيد كه براى « شرب خمر » در زمان پيغمبر ( ص ) حدّى معدود و محدود مقرّر نشده است . براى روشن شدن اين مطلب نخست چند روايت از طريق اهل سنّت و پس از آن رواياتى از طريق اهل بيت طهارت در اينجا آورده مىشود : 1 - روايات عامّه محمّد بن اسماعيل بخارى ، در باب « ما جاء فى ضرب الخمر » ، از كتاب صحيح خود ، به اسنادش از انس ، چنين روايت كرده است : « انّ النّبيّ ( ص ) ضرب فى الخمر بالجريد و النّعال و جلَّد ابو بكر اربعين » همانا پيغمبر ( ص ) در شرب خمر به زدن چوب و نعلين تأديب كرده ابو بكر چهل تازيانه مىزده است . 2 - باز همو در همان كتاب ، به اسنادش از عقبة بن الحارث چنين روايت كرده است : « جيء بالنّعمان ، او بابن النّعمان ، شاربا . فامر النّبيّ ( ص ) من كان بالبيت ان يضربوه قال : فضربوه . فكنت أنا فى من ضربه بالنّعال » .