responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 443


اين مضمون را گفته است : « چون موضوعى پيش مىآمد كه ابو بكر مىخواست در آن امر با اهل راى و فقه ، مشاوره كند از مهاجران مردانى را دعوت مىكرد : عمر و عثمان و على و عبد الرحمن بن عوف و معاذ بن جبل و أبيّ بن كعب زيد بن ثابت را دعوت كرد ابو بكر بر اين شيوه در گذشت چون عمر به خلافت رسيد او نيز همين اشخاص را مورد مشاوره قرار مىداد » .
ابن ابى الحديد در جلد سيم از شرح نهج البلاغه و ابن حجر عسقلانى در كتاب « الإصابه » در ترجمهء عيينه ، و برخى ديگر از مؤرخان ، حكايتى را آورده‌اند كه خلاصهء مضمون آن بنقل از كتاب « فصول المهمّه » در اينجا ياد مىگردد . گفته‌اند : عيينة بن حصين و اقرع بن حابس نزد ابى بكر رفتند و بوى گفتند : ما را زمينى است شوره زار كه اكنون گياه در آن نمىرويد و سودى ديگر از آن بدست نمىآيد اگر آن را بما واگذارى شايد پس از اين خدا بر آن نفعى بار سازد . ابو بكر به اطرافيان خود گفت : شما چه مىگوييد ؟ گفتند : باكى نيست . پس ابو بكر نوشت كه آن زمين قطيعهء ايشان باشد آن دو به نزد عمر رفتند تا او شهادت خود را بر آن بنويسد وى نوشته را بگرفت و آب دهان بر آن انداخت و خطوط آن را محو ساخت . ايشان به خشم آمدند و بوى بد گفتند و به نزد ابو بكر رفتند و گفتند : به خدا سوگند نمىدانيم آيا تو خليفه مىباشى يا عمر ؟ ابو بكر گفت : بلكه او . پس عمر با حال خشم وارد شد و گفت : از اين زمين كه به اين دو تن اقطاع كردى باز گو كه به تو مخصوص است يا متعلق است بعموم اهل اسلام ؟ پاسخ گفت : از همهء مسلمين است . گفت : پس چه تو را بر آن واداشت كه آن را به اقطاع اين دو دادى ؟ گفت : با كسانى كه مرا در پيرامن هستند مشاوره كردم گفت :
آيا همهء مسلمين در اين مشاوره مشاركت كرده و بدان راضى گشته‌اند ؟ [1] ابو بكر



[1] شگفت است كه عمر با همهء اعتنائى كه به مشاوره مىداشته و آن را اساس امورى بسيار مهم قرار مىداده چگونه در اين مورد بر خليفهء اول تاخته و اين اعتراض به جا را وارد ساخته است ؟ ! !

443

نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 443
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست