* ( فَتَوَكَّلْ عَلَى الله ) * و آيهء 36 از سورهء 42 ( الشّورى ) قوله تعالى : * ( وَالَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقامُوا الصَّلاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ ) * . در سيرهء پيغمبر ( ص ) مواردى چند ياد شده كه پيغمبر ( ص ) با اصحاب به مشاوره پرداخته است از جمله براى جنگ احد به اصحاب فرموده است : « . . اشيروا علىّ . . » در « امتاع الاسماع » در قضيهء « بدر » چنين آورده « و مضى رسول الله ( ص ) حتّى اذا كان دوين بدر اتاه الخبر بمسير قريش فاستشار النّاس فقام ابو بكر فقال : فاحسن . ثم قام عمر فقال : فاحسن . . ثمّ قام المقداد بن عمرو فقال : يا رسول الله ، امض لأمر الله فنحن معك . . فقال له رسول الله ( ص ) خيرا و دعا له بخير ثم قال : « اشيروا علىّ أيّها النّاس » و انما يريد الانصار . . » و در همين قضيه آورده است : « و استشار اصحابه فى المنزل » يعنى محلّ النزول فى بدر . توجيه اين مشاورات ، بدان گونه باشد كه شيخ مفيد در كتاب « العيون و المحاسن » خود آورده ، يا به غير آن وجه ، بهر صورت آن چه مسلَّم و بى ترديد مىباشد اينست كه اين مشاورات در بارهء تعيين حكم فقهى نمىبوده است . در عهد صحابه از همان زمان خليفهء اول بويژه در زمان خلافت عمر ، موضوع « مشاوره » صورتى وسيعتر به خود گرفته و حتّى به موارد حكم فقهى هم سرايت كرده است . يعقوبى در تاريخ خود آورده است : « و اراد ابو بكر ان يغزو الرّوم فشاور جماعة من اصحاب رسول الله ( ص ) فقدّموا و أخّروا فاستشار علىّ بن ابى طالب فأشار أن يفعل : فقال : ان فعلت ظفرت . فقال : بشّرت بخير . . » ابو اسحاق شيرازى در « طبقات الفقهاء » در طىّ شرح حال عثمان ، پس از اين كه از سهل بن ابى حثمه نقل كرده كه در بارهء عثمان اين عبارت را گفته : « كان فى المفتين على عهد رسول الله ( ص ) » ، از عبد الرحمن بن قاسم از پدرش چنين روايت كرده كه