أمثل . . » راى من آنست كه اگر مردم را بر يك امام جمع كنم بهتر است . و در آخر گفته است : « و الَّتى ينامون عنها افضل من الَّتى يقومون » بخارى در تعقيب اين جملهء اخير چنين توضيح داده است : « يريد آخر اللَّيل و كان النّاس يقومون أوّله » مراد عمر از اين گفته ، آخر شب مىباشد كه مردم را بر اقامهء اول ، آن عادت مىبوده است . و از جمله ابن ابى الحديد از سعيد بن مسيّب نقل كرده كه او اين مضمون را گفته است : « چون عمر در همان ماه كه آخر آن كشته شد از مكَّه برگشت تپهاى از ريگ برآورد و دامن خود را بر آن انداخت و خويش را به پشت بر آن افكند و دست بسوى آسمان برداشت و چنين گفت : ( اللَّهمّ كبرت سنّى و ضعفت قوّتى و انتشرت رعيّتى فاقبضنى إليك غير مضيّع و لا مفرط ) بعد بسوى مدينه روانه و بدانجا وارد شد پس بر مردم اين خطبه را بخواند : « أيّها النّاس قد فرضت لكم الفرائض [ ! ! ] و سننت لكم السّنن [ ؟ ] و تركتكم على الواضحة الَّا ان تضلَّوا بالنّاس يمينا و شمالا . إيّاكم ان تنتهوا عن آية الرّجم و ان يقول قائل : لا نجد ذلك حدّا فى كتاب الله فقد رأيت رسول الله ( ص ) رجم و رجمنا بعده و لو لا ان يقول النّاس : انّ ابن الخطَّاب احدث آية فى كتاب الله لكتبتها و لقد كنّا نقرؤها : و الشّيخ و الشّيخة اذا زنيا فارجموهما البتّة » مردم من براى شما فرائض و سننى قرار دادم ! و شما را بر راه روشن وا گذاشتم مگر مردم را از راست و چپ به گمراهى افكنيد . مبادا از آيهء رجم ، سرباز زنيد و بگوييد اين را در كتاب خدا نمىبينيم من خودم ديدم كه پيغمبر ( ص ) رجم فرمود ما نيز پس از او رجم كرديم و اگر نه آن بود كه مردم مىگفتند : پسر خطَّاب در كتاب خدا چيزى وارد و بر آن اضافه ساخته هر آينه آن را در قرآن مىنوشتم . و همانا ما در زمان پيغمبر ( ص ) آن آيه را مىخوانديم بدين گونه « و الشيخ . . تا آخر » پس آن ماه ذو الحجّه تمام نشد مگر اين كه عمر كشته شد » .