responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 427


3 - در قضيه‌اى كه عمر فتوايى داده كاتب او نوشته بوده است : « هذا ما رأى الله و رأى عمر » اين حكم خدا و راى عمر مىباشد پس عمر بوى پرخاش كرده و گفته است :
« بئسما قلت . هذا ما راى عمر فإن يك صوابا فمن الله و إن يك خطأ فمن عمر » بد گفتى . اين چيزيست كه عمر بدان راى داده پس اگر صواب باشد از خدا و اگر خطا باشد از عمر مىباشد .
و هم عمر گفته است : « السّنّة ما سنّه الله و رسوله . لا تجعلوا خطأ الرّأي سنّة للامّة » سنّت آنست كه خدا و پيغمبرش آن را قرار داده‌اند خطاء رأى را براى امّت سنّت قرار مدهيد .
4 - شافعى در كتاب « الرّساله » در طيّ بحث از حجّت بودن خبر واحد اين مضمون را آورده است : « عمر بن الخطَّاب ، رضى الله عنه ، در بارهء ديهء انگشت بزرگ ( ابهام ) به پانزده و در بارهء ديهء انگشت متّصل به آن ( سبّابه ) به ده و در بارهء انگشت ميانه نيز بده و در بارهء انگشت بعد از آن به نه ، و در بارهء انگشت كوچكتر به شش حكم كرده زيرا در نزد عمر چنين معروف بوده كه پيغمبر ( ص ) در بارهء ديهء دست به پنجاه حكم فرموده است و چون دست پنج انگشت دارد كه اينها را از حيث صورت و از لحاظ منافع با هم اختلاف است از اين رو عمر براى هر يك از آنها از مجموع ديهء دست ، مقدارى را

427

نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 427
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست