از قانون هامورابى [1] قانونى قديمتر نبوده يا هنوز بدست نيامده است به همين مناسبت چنان كه اين قانون به نام قانون هامورابى ( Hammuraby ) خوانده شده بعنوان « اقدم شرائع غير آسمانى » نيز ياد شده است . قوانين الهى گر چه از لحاظ عدد محدودتر و مضبوطتر مىباشد ليكن باز هم بر فرض امكان استقصاء و تحديد ، استقصاء آنها از موضوع بحث خارج است آن چه همهء اديان يا بيشتر آنها آن را گفته و مسلم داشته اين است كه نخستين موجود از افراد بشر پيغمبر بوده و بهر حال در ميان قوانين الهى آن چه در بين اهل اسلام از همه معروفتر است قانون يهود [2] و قانون اسلام مىباشد . لفظ فقه براى كليهء قوانين عملى اسلامى اصطلاح قرار داده شده و مىتوان گفت همانطور كه حقيقت قانون بمعنى اعم در جهان تطوراتى يافته و به تحولاتى دچار گشته است فقه ، به پيروى از حقيقت و معنى ، از جنبهء لفظى هم در دين مقدس اسلام ادوارى طى كرده و تبدلاتى بهره اش گرديده به طورى كه گويا تابشى از حقيقت بر قالب آن لفظ كه فقه باشد انعكاس يافته و بر اثر آن اين لفظ در ادوارى متعاقب استعمالاتى متفاوت به همرسانده است . بهر جهت چون موضوع بحث در اين اوراق احكام اسلام از لحاظ تطورات و تحولات آن مىباشد پس بحث بايد طورى طرح گردد كه تمام ادوار و احكام اسلام را از آغاز زمان صدور تا عصر حاضر بلكه تا ابد يكسان شامل گردد .
[1] يكى از پادشاهان بابل است كه 23 قرن پيش از ميلاد مسيح مىزيسته و قانون معروف خود را كه تا اين عصر بر جا مانده و اخيرا كشف گرديده در زمان فرمانروايى خويش نوشته و آن را در محلى كه محفوظ بماند ، نهاده است . [2] از ديانات سابق بر شريعت موسى مانند ديانت ابراهيم قانونى مدون در دست نيست و ديانت بعد از موسى كه دين مسيح است از لحاظ قانون پيرو ديانت موسى بوده و به گفتهء حضرت عيسى : او نيامده كه توراة را از ميان برد بلكه آمده است تا آن را محكم كند .