مجلسى از كتاب « التّهذيب » چند روايت ( 9 روايت ) نقل كرده كه جز نهمين آنها موضوع سهو پيغمبر ( ص ) را در نماز ذكر كرده كه از آن جمله است بروايت زيد شحّام از معصوم ( ع ) كه گفت : « انّ النّبيّ صلَّى بالنّاس ركعتين ثمّ نسى حتّى انصرف فقال له ذو الشمالين : يا رسول الله أحدث فى الصّلاة شيء ؟ فقال : أيّها النّاس أصدق ذو الشّمالين ؟ فقالوا : نعم لم تصل الَّا ركعتين . فقام فاتمّ ما بقى من صلاته » و نهمين آنها از زراره است كه از حضرت باقر ( ع ) روايت كرده به اين عبارت « سألت عن ابى جعفر : هل سجد رسول الله سجدتي السّهو قطَّ ؟ فقال لا ، و لا سجدهما فقيه قطَّ » و پس از نقل اين روايات از شيخ الطائفه نقل كرده كه در موضعى از تهذيب پس از افتاء به مضمون خبر اخير ( خبر نهم ) در تعليل آن چنين افاده كرده است « زيرا اخبارى كه مقدم داشتيم بدين مفاد كه پيغمبر ( ص ) سهو كرده و سجدهء سهو به جا آورده همهء آنها با مذهب عامه موافقت دارد و ما آنها را بدين نظر در اينجا آورديم كه بر پارهاى از احكام معمول بها مشتمل و متضمن مىباشد » در موضعى ديگر از همان كتاب ( تهذيب ) در مقام جمع ميان اين اخبار چنين افاده كرده است : « . . با اين كه در دو حديث اول كه حديث ذو الشّمالين و حديث « سهو نبى » [1] باشد مانع عقلى از قبول آنها موجود است » و در كتاب « الاستبصار » خود پس از ذكر همان دو خبر چنين افاده كرده « . . به اين دو حديث ( حديث ذو الشّمالين و سهو نبى ) به حكم عقل نمىتوان تعلق و استناد كرد چه ادلهء قاطعهء قائم است كه سهو و غلط بر نبى روا نيست » .
[1] - حديث ذو الشّمالين به عبارتى كه در « تهذيب » آورده شده اين است عن ابى ابى عمير عن جميل قال سالت ابا عبد اللَّه ( ع ) عن رجل صلى ركعتين ثم قام فذهب فى حاجته ؟ قال : يستقبل الصّلاة . قلت : فما يروى الناس ؟ فذكر له حديث ذى الشمالين . فقال ان رسول اللَّه لم يبرح من مكانه و لو برح استقبل و حديث « سهو نبى » بدين عبارت است « عن ابى بصير قال سالت ابا عبد اللَّه ( ع ) عن رجل صلى ركعتين ثم قام فذهب فى حاجة ؟ قال : يستقبل صلاة . قلت : فما بال رسول اللَّه ( ص ) لم يستقبل حين صلَّى ركعتين ؟ فقال : ان رسول اللَّه ( ص ) لم ينتقل من موضعه » .