نساخت . به خدا سوگند مهدى نتوانست خوددارى كند بى اختيار به من گفت : « صدقت يا رافضيّ » . همو بروايتى « مرسل » از بعضى از اصحاب اين مضمون را روايت كرده است : « نخستين چيزى كه در بارهء تحريم خمر نزول يافته آيهء * ( يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ . . ) * الآيه بوده است چون اين آيه فرود آمده مردم حرمت خمر و قمار را دريافته و دانستند كه اجتناب از « اثم » شايسته مىباشد ليكن از همه جهت راه بر ايشان بسته نيست چه * ( وَمَنافِعُ لِلنَّاسِ ) * نيز گفته شده پس خداى عزّ و جلّ آيهء * ( إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ . . ) * الآية را فرستاد كه اين آيه را از آيهء نخست سختتر و در افادهء حرمت صريحتر مىباشد از آن پس آيه سيم را كه از اول و دوم شديدتر و اكيدتر مىباشد به آن ضميمه ساخت و آن اين آيه است * ( إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَالْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ الله وَعَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ ) * [1] * ( ) * پس به اجتناب خمر امر فرمود و علل تحريم آن را برشمرد آنگاه پس از اين كه در آيات سه گانهء ياد شده ، به طورى كه گفته شد ، حرمت آن را ياد كرد ، در چهارمين آيه كه * ( قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ وَالإِثْمَ . . ) * بر حرمت آن تصريح و تنصيص نمود . پس در نخستين آيه * ( يَسْئَلُونَكَ . . ) * الخ منافع آن هم ذكر شده ليكن در آيهء اخير يك رو و يك جهت به حرمت آن حكم گرديده است و اين از آن رواست كه خداى عزّ و جلّ چون اراده مىكند كه فريضهاى را فرض نمايد بطور تدريج و شيئا بعد شيء آن را به مردم مىرساند تا توطين نفس كنند و خود را براى فرمان بردارى از اوامر و نواهى الهى آماده سازند و گر نه ممكن است آن را سنگين شمرند و از آن برمند پس تن به زير بار اطاعت ندهند . »