responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 137


« عياش بن ابى ربيعه كه با ابو جهل بن هشام و حارث بن هشام از جانب مادر برادر بود پيش از هجرت پيغمبر ( ص ) ايمان آورد و چون پيغمبر ( ص ) به مدينه هجرت كرد او نتوانست در مكه بماند ناگزير بسوى يكى از كوههاى مدينه رفت و در آنجا مسكن گزيد [1] چون مادر وى اسلام و فرار او را بدانست سخت اندوهناك گشت و با دو پسر ديگر خود : ابو جهل و حارث بگفت تا بروند و او را باز گردانند و سوگند ياد كرد كه تا عياش باز نيايد در زير سقف نخوابد و خوراك و آب نخورد و نياشامد پس آن دو ، حارث بن زيد بن انيسه را نيز با خود همراه ساخته و به نزد عياش رفتند و سوگند مادر را بوى گفتند و با او پيمان بستند و سوگند ياد كردند كه او را نيازارند و به كار دين او كار ندارند .
« عياش به اطمينان عهد و سوگند ايشان از كوه به زير آمد و به ايشان دست داد . ايشان دستهاى او را سخت به بستند و هر برادرى صد تازيانه به او زد . آنگاه به مكه نزد مادرش بردند . آن زن سوگند ياد كرد كه تا از دين اسلام بر نگردد او را رها نكنند او را شكنجه و آزارى سخت كردند و در آفتاب سوزانش افكندند .
چون كارش سخت دشوار گرديد ناچار آن چه خواستند بگفت و رها شد . حارث بن زيد كه در اين قضايا حاضر و ناظر بود زبان به نكوهش گشود و عياش را سرزنش كرد و گفت : اين چيست كه كردى ؟ نه بر دين پدرانت بماندى و نه در دينى كه رفته بودى بماندى ! و اگر اين دين كه بر او بودى هدى بودى از هدى برگشتى و اگر ضلالت بود تا چند گاه ضال بودى . » عياش را زخم زبان سخت رنجه داشت چنان كه گفت :



[1] - بنا بنقل مجلسى ، عياش پس از اسلام آوردن پيش از هجرت پيغمبر ( ص ) از ترس خويشان خود به مدينه هجرت كرده و دو برادر او رفته و او را به كيفيت مسطور به مكه آورده و حارث ؛ برادرش ؛ او را از ابو جهل بيشتر آزار داده و صدمه زده و بدين جهت او سوگند ياد كرده بوده است كه اگر در خارج حرم بر برادر خود ، حارث دست بيابد او را بكشد و آن را كه در مدينه كشته برادرش حارث بوده نه اين كه حارث بن زيد .

137

نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : محمود الشهابي الخراساني    جلد : 1  صفحه : 137
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست