نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 87
كمال آن ، و كمال آن را به مواصله ، و مواصله را به كمال آن ، و آنچه در وهم من و تو نايد ترقّى دهد ، و در ملك بدن و آثار و افعال صوريّه كه شاخ و برگ است تأثيرات غريبى دارد : سمع و بصر و ديگر قوى و اعضا را الهى كند و سرّ كنت سمعه و بصره [1] را تا اندازه اى ظاهر گرداند . و چنانچه آن مراتب را در ظاهر تأثير بلكه تأثيرات است ، هيأت ظاهر و جميع حركات و سكنات عاديّه و غير عاديّه و تمام تروك و افعال را در آنها نيز تأثيراتى است بس عجيب ، كه گاه شود كه با يك نظر از روى حقارت به يكى از بندگان خدا سالك را از اوج اعلى به اسفل سافلين پرتاب كند و جبران آن را به سالهاى دراز نتواند بنمايد . و چون قلبهاى بيچارهء ما ضعيف و ناتوان است و چون بيد مجنون از نسيم ملايمى به لرزه در آيد و حال سكونت خود را از دست بدهد ، پس لازم است كه حتّى در امور عاديّه ، كه يكى از آنها اتّخاذ لباس است ، ملاحظهء حالات قلبيّه نموده نگاهدارى قلب را بكنيم . و چون نفس و شيطان را دامهايى بس محكم و تسويلاتى بس دقيق است كه احاطه به آن از طاقت ما خارج است ، ناچار تا اندازهء قدرت و نطاق وسع خود در مقابل آنها قيام و از حق تعالى در همهء حالات طلب توفيق و تأييد نماييم . پس ، گوييم كه پس از آن كه واضح شد كه باطن را در ظاهر و ظاهر را در باطن تأثير است ، انسان طالب حق و ترقّى روحانى بايد در انتخاب مادّه و هيأت لباس آنچه را كه در روح تأثير بد دارد و قلب را از استقامت خارج و از حق غافل مىكند و وجههء روح را دنيايى مىنمايد احتراز كند . و گمان نشود كه تسويل شيطان و تدليس نفس امّاره فقط در لباس فاخر زيبا و تجمّل و تزيّن است ، بلكه گاه شود كه انسان را به واسطهء لباس مندرس و بى ارزش از درجهء اعتبار ساقط نمايد ، و از اين جهت انسان بايد از لباس شهرت ، بلكه مطلق مشى بر خلاف معمول و متعارف ، احتراز نمايد . چنانچه از لباسهاى فاخر كه مادّه و جنس آن سنگين قيمت و هيأت و برش آن جالب توجّه و انگشت نما