responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني    جلد : 1  صفحه : 225


و در اين مقام ، بلكه جميع مقامات ، توجّه تام به توحيد فعلى حقّ و متذكَّر ساختن قلب را به اين لطيفهء الهيّه و مائدهء آسمانى ، از مهمّات سلوك و اركان عروج است . و حقيقت مالكيّت حق تعالى سماوات و ارض و باطن و ظاهر و ملك و ملكوت را به ذائقهء قلب بايد چشانيد تا قلب با توحيد در الهيّت و نفى شريك در تصرّف ارتياض يافته مخمّر به تخمير الهى گردد و مربّى به تربيت توحيدى شود . و در اين صورت ، قلب مفزع و ملجأى و پناه و معينى جز حق نبيند و نداند ، و بالطَّوع و الحقيقة استعاذه به حق و مقام مقدس الوهيّت پيدا كند . و تا دل از تصرّف ديگران بر ندارد و چشم طمع از موجودات نبندد ، به پناه حق از روى حقيقت نرود ، و دعوى او كاذب و در مسلك اهل معرفت در زمرهء منافقان منسلك است و به خديعت و فريب منسوب است .
و در اين وادى هولناك و بحر عميق خطر خيز ، از دم حكيمى ربّانى يا عارفى نورانى كه رشتهء علمش متّصل به اولياء كمّل است استفادت توحيدات ثلاثه را علما كردن اعانتى به سزا از باطن قلب كند ، ولى شرط اين استفاده آن است كه با نظر آيه و علامت و سير و سلوك إلى اللَّه بدان اشتغال ورزد ، و الا خود خار طريق و حجاب چهرهء جانان شود ، چنانچه رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله اين علم را در حديث شريف كافى « آية محكمة » لقب داد . [1] بالجمله ، چون در قلب ريشهء توحيد فعلى حق محكم شد و با آب علم توأم با عمل لطيف كه قرع باب قلب كند آبيارى گرديد ، نتيجهء آن ، تذكَّر مقام الوهيّت شود ، و قلب كم كم صافى براى تجلَّى فعلى حق شود . و چون خانه از خائن و آشيانه از بيگانه خالى شد ، صاحب خانه آن را متصرّف شود ، و دست ولايت حق از ملكوت باطن و قلب تا ملك و ظاهر بدن قواى ملكوتيّه و ملكيّه را در تحت تصرّف و حكومت خود در آورد ، و شياطين يكسره از اين مرحله نيز كوچ كنند و مملكت باطن به استقلال خود ، كه عين استظلال براى حق است ، برگردد . و اين ، مرتبهء دوم از لطيفهء ربّانيّهء استعاذه است . و پس از



[1] - پاورقى 311 . .

225

نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني    جلد : 1  صفحه : 225
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست