نام کتاب : رسائل ومسائل ( فارسي ) نویسنده : ملا أحمد النراقي جلد : 1 صفحه : 67
بغير عربى خوانده شود چون در عربى مخالفت گفته عرب را در اعراب وبناء واداء حروف از مخارج وتركيب كلمات با يكديگر وهمچنين مخالفت ساير قواعد عربيت را مبطل مىدانند آيا در غير عربى خالص يا ملمع با عربى حكم نيز مثل عربى است كه مبطل است يا نه پس اگر به جاى محمد على مندلى بگويد يا محمد على به فتح ميم محمد يا اين كه ميم را كه حرف شفوى است از مخرج ديگر ادا كند يا حاء را درست از مخرج ادا نكند نمازش باطل است يا صحيح مىباشد واگر باطل باشد پس در لغاتى كه قاعده مضبوطى در اعراب وبناء كلمات وتركيب آنها با يكديگر دارند متابعت اهل عرف خود را بايد بكند يا متابعت اهل لغت ، مثلًا كرباس را به فتح كاف بگويد يا به كسر كاف . ونيز بفرماييد كه ذكر عبارت فارسى كه به عرف اهل فصاحت مضبوط مربوط نباشد بلكه متداول ميان مردم باشد وهمچنين ذكر عبارت تركى كه مربوط نباشد در نزد اهل لغت ترك اما متداول بين الناس باشد اگر در قنوت گفته شود مبطل است يا خير ؟ ج : تحقيق كلام آن است كه آن چه در نماز بخصوصه واجب شده چون حمد وسوره وتشهد وتكبيرة الاحرام وتسبيحات اربع چون خصوص آنها واجب است عمداً تغيير در آنها مبطل است مطلقاً خواه معنى را تغيير بدهد يا نه خواه مفهم معنى مقصود باشد يا نه وخواه موافق بعضى از قواعد عربيت باشد يا نه پس اگر بگويد مالك يوم الدين بضم الكاف مالك باطل [1] است اگر چه معنى تغيير نمىكند ومىتواند شد خبر مبتداى محذوف باشد . وآن چه بنوعه واجب است نه بشخصه مثل مطلق ذكر در ركوع وسجود بنا بر اصح تغيير شخصى آن مبطل نيست واگر تغيير نوعى كند مبطل است يعنى آن را از ذكر بودن بيرون برد پس اگر در ركوع بگويد الحمد لله رب العالمين به فتح باء ربّ به تقدير اعنى باطل نيست اما اگر بگويد صبحان الله مبطل است چه