جمعى از ممرّ حرام ابواب جمع مشار اليه باشد واجناسى چند خريد نمايد از همان وجه ، اعمّ از آن كه بايع بداند كه وجه حرام است يا نه ، آيا آن اجناس حلال است يا حرام ؟
وبفرماييد كه هر گاه به بيع سلف بخرد وثمن را وجه حرام بدهد چه حكم دارد ؟
ودر اين صورتها مفروض اين است كه بايع اجناس را به رضا مىدهد ، آيا اين اجناس چنانچه ملبوس باشد جائز الصلاة است ؟
واگر مأكول باشد أكل آن جائز ومباح است يا نه ؟
ج : چون بايع صريحاً به رضا اجناس را داده تصرّف در آنها از براى خريدار جايز است ونماز در آنها صحيح است ، مگر اين كه علم قطعى حاصل شود كه در آن حال تصرّف ، رضاى او زائل شده ، والله العالم .
( 398 ) س 25 : علماى اماميه وفقهاء كرام اثنا عشريه چه مىفرمايند در اين مسأله شرعيه كه هر گاه شخص فقيرى كه از فطره وزكات وصوم وصلات گذران خود بكند فرزند خود را از جهت تحصيل علم به اصفهان بفرستد واو مجموع اخراجات خود را از پدر طلب نمايد واو به صعوبت تام تحصيل نموده بفرستد وبعد از مدتى معلوم شود كه از آن تنخواه كتاب « قوانين » ابتياع نموده وقدرى از آن قيمت باقى مانده باشد پدر بدهد آيا آن كتاب مال پدر است يا پسر ؟ وسخن پسر اين است كه من به قناعت اين كتاب را خريده ام ؟
وديگر پسر اراده تاهل نمايد وآب واملاكى را پدر از جهت مهر وتمليك به او هبه نمايد ودر حين عقد پدر زن او دقت نمايد كه بايد خانه ايضاً داخل در صداق باشد وپدر پسر خانه اى كه مالكى خود باشد نداشته باشد هر چند التماس وعجز نمايد او قبول نكند اهل مجلس از جهت اصلاح بگويند كه خانه كه زوجه ات دارد يك دانگ داخل صداق كن واو را به هر نحوى راضى ساز چون مسافت بعيده آمده ودسترس به او نداشته كه از او شور نمايد ناچار آن

280