نام کتاب : رسائل ومسائل ( فارسي ) نویسنده : ملا أحمد النراقي جلد : 1 صفحه : 267
ومشترى ثمن را كه به او داده باشد ، داده باشد كه ببرد وتسليم مالكين نمايد ، نه اين كه خود تصرّف كند وبا وجود اين خود تصرّف كرده باشد ، در اين صورت مىتواند از آن مطالبه واسترداد كند . ( 378 ) س 5 : هر گاه كسى ملكى از غير را به ديگرى بفروشد ومشترى بداند كه مال غير است وعالم باشد ، ومالك اجازه نكند وملك را بگيرد ، آيا اجرة المثل ايّام تصرّف را از مشترى مىتواند بگيرد يا نه ، ودر صورت گرفتن آيا مشترى رجوع به بايع مىكند يا نه ؟ ج : بلى مالك را مطالبه ء اجرة المثل مىرسد ، وبعد از گرفتن نمىتواند مشترى رجوع به بايع كند ، مگر اين كه مشترى در ايّام تصرّف هيچ استيفاء منفعتى از آن نكرده باشد ، واگر قدرى كرده باشد وقدرى نه ، آن چه را كه در مقابل منفعت مستوفات است مطالبه نمىتواند كرد ، وآن چه در مقابل غير مستوفات است مىتواند ، ووجه آن را در كتاب متاجر مستند الشيعه ( 1 ) بيان كرده ام . ( 379 ) س 6 : چه مىفرماييد در اين مسأله ء شرعيّه كه زيد غائبى مفقود الخبر باشد ، آيا مال او را ورثه ء او مىتواند مبايعه يا مصالحه نمايند در حقّ غير يا نه ؟ در صورت وقوع آيا لزوم دارد يا نه ؟ وهر گاه صورت ندارد در ايّامى كه مشترى يا مصالح لهم متصرّف بوده اجرة المثل را ورثه ء غايب مىتوانند ادّعا نمود ، يا حاكم شرع بايد ادّعا كند ؟ ج : مبايعه يا مصالحه ء املاك غائب بدون تجويز حاكم شرع فاسد است اگر چه ورثه ء غايب اين عمل را نموده باشند ، وهر گاه چنين عملى شده باشد بر مجتهد است استرداد ملك ومطالبه ء اجرة المثل از متصرّفين ، وليكن متصرّفين را نيز مىرسد كه در صورت عدم علم به اين كه ملك مال غير است
( 1 ) مستند الشيعه ، 14 / 284 .
267
نام کتاب : رسائل ومسائل ( فارسي ) نویسنده : ملا أحمد النراقي جلد : 1 صفحه : 267