مقابل نباشد ، اما هر گاه معارض قطعى در مقابل باشد ، مثل اين كه صاحبان آب قطعاً ادّعا كنند كه تصرّف مورث بدون جهت لزوم بوده ، يا بدون اذن بوده وورثه مطلع از حقيقت نباشند در اين صورت نيز جواز استعمال در غايت اشكال است .
( 23 ) س 23 : زيد ناخوشى تقطير بول دارد ، به اين طريق مىباشد كه حالتى روى مىدهد كه در آن حال تقطير مىشود ، ودر بعضى اوقات آن حالت رو مىدهد وتقطير نمىشود ، آيا در هر وقت كه آن حال روى مىدهد بر او واجب است كه تفحص نمايد كه تقطير شده يا نه ، وآن در مزاج زيد كمونى كرده است وشدّت وضعفى دارد وچند روز متوالى مىباشد كه هر دفعه كه آن حال رو مىدهد تقطير مىشود ، وچند روز ديگر آن حال رو مىدهد وتقطير نمىشود ودر آن وقت كه احتمال مىدهد بلكه يقين مىكند كه تقطير شده است تفحص مىكند تقطير نشده است ، ودر وقت ديگر كه يقين مىكند كه تقطير نشده تفحص مىنمايد ، تقطير شده است ، وبه اين جهت به وسواس شديدى گرفتار شده است ، حكم او را به نهج واضحى بيان فرماييد .
ج : شخص مذكور بر او اصلًا تفحص لازم نيست ، وجايز است از براى او كه بدون تفحص با جامه اى كه پوشيده يا وضو يا غسلى كه دارد نماز كند ، مگر در صورتى كه يقين به تقطير كرده باشد ، در اين صورت بايد لا اقل تفحص كند ، وليكن ظاهر آن است كه بعد از آن كه چند دفعه يقين به تقطير كرد وتفحص نمود ديد تقطير نشده است ديگر يقين به تقطير از براى او حاصل نمىشود ، وبالجمله مادامى كه يقين به تقطير ندارد تفحص وتجسس بر او لازم نيست ، بلى هر گاه تفحص نكرد ونماز كرد واتفاق افتاد بعد از نماز معلوم او شد كه تقطير شده بود قبل از نماز ، در اين صورت در خصوص وضو وغسل ، اگر معلوم شد كه تقطير بعد از آنها بوده نماز را قضا بايد بكند ، ودر خصوص جامه كه با آن نماز كرده نيز بايد قضا كند اگر وقت خارج شده باشد ، واگر وقت باقى باشد در هر دو صورت

25