نام کتاب : رسائل ومسائل ( فارسي ) نویسنده : ملا أحمد النراقي جلد : 1 صفحه : 235
امر شهادت در دماء واموال [ است ] وحال اين كه مطلع شده ام كه حسن الظاهرى را پرسيدند تجويز نماز جماعت آن كردم از جمعى كه با امامى كه مرافعه مىكرد بلكه غالب مرتكب غيبت بود نماز مىكردند پرسيدند چرا با او نماز مىكنيد گفته بودند فلان كس تجويز امامت فلان شخص را نمود واين هم يا مثل آن است يا نه . از آن پس نوشته بوديد مغموميد وخوش نداريد عمل من سبب اين فعل باشد اگر فعل غير معلوم الحرمة است چرا خوش نداريد خوش داشته باشيد واگر معلوم الحرمة است يعنى بر من آيا سبب شرعى يا عقلى يا عادى است بيان كنيد واگر غير از آنها است آن را هم خوش داشته باشيد . اگر بگوييد سبب عادى است يعنى عادت عقلا ودانايان است مطلقا مسلَّم نيست واگر گويند عادت ما نادانان چرا چنين چيزى حرام باشد نمىدانم سببيّت عاديه اظهار عدم معلوميت حرمت مطلق ترجيع از براى ارتكاب جهّال ارباب اهواء يك صوت محرمى را بيشتر است يا سببيّت اصل تعزيه از براى آن چه مىدانيد از محرمات قطعيه ، يا سببيّت فتواى به بودن عدالت حسن ظاهر از براى آن چه مىدانيد يا سببيّت تجويز نماز جماعت زنان در مساجد مردان از براى آن چه مىدانيد ، يا سببيّت حكم به جواز ضيافت از براى آن چه مىدانيد وهكذا يا سببيّت تجويز مبايعات شرطيه از براى آن چه مىدانيد يا سببيّت ديد وبازديد از براى انواع غيبت ولغو ومفاسد ديگر وهكذا . پس نوشته بوديد هر گاه بر وجه يقين الحلَّية ممكن باشد تعزيه چرا بايد بر وجه مشهور الحرمة بعمل آيد سلمنا الاشتهار كه گفت بايد بر اين وجه بعمل آيد حرف در اين است كه آيا منع لازم است يا نه حرف از جهت منع است وعدم جواز . پس نوشته بوديد كه عمل من حجّت است از براى مردم ، بلى از اين جهت است كه تصريح به منع نمىكنم مىترسم چنان وانموده شود كه حرام مىدانم وتشريع باشد . وامّا خود فى الحقيقة بر نخورده ام به مجمعى كه چنان ترجيعى كه غير مفهم وموجب التذاذ باشد واگر بوده گفته ام چون خلاف احتياط است موقوف كنند
235
نام کتاب : رسائل ومسائل ( فارسي ) نویسنده : ملا أحمد النراقي جلد : 1 صفحه : 235