نام کتاب : رسائل ومسائل ( فارسي ) نویسنده : ملا أحمد النراقي جلد : 1 صفحه : 233
احتراز اين قدر ندارند وحال اين كه حرمت آن التذاذ معلوم الاجماع واين مشكوك فيه است غايت آن آن كه اين هم بر شما معلوم باشد ومثل آن باشد . اگر بگوييد : « سرّ آن اين است كه آن مفيد فايده نيست » شما اين را بىفايده تر بدانيد ولى من غايت تنگگيرى مىكردم ( به جهت اين كه چنين مىدانستم كه - بجز محضر من همه جا مرتكب مىشدند ) حتى عالم امام جماعتى كه من پيغام به او كردم گفت ما در اين مسأله مقلَّد كسانى هستيم كه تجويز مىكنند واصلًا اثرى مترتّب نمىشد بلى در اين وقت جمعى حرام مىدانستند ومرتكب مىشدند حالا لا اقل همه كس مرتكب حرام نيست ودر ( كذا ) ترجيعات حزنيه ( جزئيه ) ونحو آن بدون معصيت مرتكب مىشوند . اگر بگوييد سرّ آن اين است كه حرمت التذاذ از زنان وامردان بر همه كس معلوم است گوييم التذاذ به قصد فاسد نيز چنين است بلكه بنا بر اين بايد تعدّى كرد وتنگ گيرى كرد در اصل خواندن تعزيه وشنيدن آن زيرا كه بالقطع جمعى از ارباب اغراض فاسده از تعزيه خوانان مرتكب كذب سيما بر معصومين مىشوند به قصد گرم كردن مجامع واگر اصل خواندن تعزيه كه امرى است مستحب ترك شود اين معصيت از ميان مىرود نگويند تعزيه امرى است بديهى الاستحباب امّا مطلق ترجيع مستحب نيست غايت امر آن است كه حرام نيست يا ثابت الحرمه نيست گوييم بعد از آن كه منع از مباح يا غير معلوم الحرمة بايد كرد به جهت احتمال ترتّب حرامى بر او يا عدم انفكاك آن از حرامى ، مستحب نيز چنين خواهد بود وحال اين كه در عدم استحباب ترجيع مىتوان سخن گفت چنانكه ذكر مىشود . پس نوشته اند وحال آن كه چنين صوتى خواندن واستماع آن بى شبهه حرام است نمىدانم مراد از چنين صوت كدام است يعنى آن چه ترجيع بسيار داشته باشد وهيچ مفهوم نشود به جهت كثرت ترجيع وموجب هيجان در اغلب ناس امر قواى شهوانى را باشد چه مضايقه از رفع شبهه از حرمت آن هر جا چنين صوتى مطلع شديد منع كنيد .
233
نام کتاب : رسائل ومسائل ( فارسي ) نویسنده : ملا أحمد النراقي جلد : 1 صفحه : 233