نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 144
چهارم : بر طرف شدن قوهء شامه است ، و در آن نيز تمام ديه است ، و اگر دعوى كند كه شامه اش بر طرف شده است و معلوم نباشد ، با حصول لوث به قراين اثباتش به قسامه مىشود ، و در روايت حضرت امير المؤمنين [1] صلوات الله عليه گذشت كه خرقهاى را آتش مىزنند و نزديك دماغش مىآورند اگر سر را پس مىبرد و آب از ديده اش مىآيد دروغ مىگويد ، و الَّا تصديقش مىكنند ، و با اين قسامه ضم شود ، چنانچه اكثر گفتهاند ، شايد احوط باشد ، و اگر دعوى كند كه شامه اش كم شده است و قرينه بر صدقش باشد ظاهرش آن است كه به قسامه ثابت شود ، و تقديرش را نسبت بكلّ شامه حواله برأى حاكم شرع كردهاند ، و احوط صلح است ، و اگر بينى او را ببرد و شامه اش نيز بر طرف شود بعد از ثبوت دو ديه لازم مىشود . پنجم : بر طرف شدن ذائقه است ، و اكثر گفتهاند : تمام ديه ثابت مىشود ، و ثبوتش به قسامه است ، و همچنين نقصش گفتهاند به قسامه ثابت مىشود ، و تقدير زياد و كمش نسبت بكل منوط برأى حاكم شرع است . ششم : اگر صدا بر طرف شود كه مطلقا سخنش مسموع نشود گفتهاند : ديه لازم مىشود ، و اگر حركت زبان نيز بر طرف شود دو ثلث اضافه مىشود ، و اگر كارى بكند كه طعام را نتوان خورد يا خائيد گفتهاند ديه لازم مىشود . هفتم : اگر جنايت باعث آن شود كه جماع نتواند كرد ، يا در وقت جماع انزال منى نشود ديه لازم است ، و همچنين گفتهاند : كه اگر فرزند بهم رسانيدن بر طرف شود ديه لازم مىشود . هشتم : اگر جنايتى كند كه راه نتواند رفت ديه لازم است ، و اگر جماع نيز بر طرف شود كه جماع كند و لذّت نيابد ، يا طعام خورد و لذّت طعام نيابد ، در هر يك بعضى ديه گفتهاند ، و بعضى ارش . دهم : اكثر فقهاء گفتهاند كه اگر كسى جنايتى بر شخصى بكند كه مبتلا شود به سلس البول ، يعنى قطرات بول از او متصل آيد بر او ديه كامل لازم است .