نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 135
مىدهد ، و بعضى گفتهاند : به نسبت مجموع حساب مىكند و مىدهد . دهم : ديه گردن است ، اگر بشكند و كج بماند تمام ديه مىدهد ، و همچنين اگر مانع لقمه فرو بردن شود تمام ديه گفتهاند لازم مىشود ، و اگر درست شود و نتواند به جانب راست و چپ درست نظر كند ، يا لقمه را به دشوارى فرو برد مشهور ارش است . يازدهم : ديه دو استخوان است كه يك طرف به گوشها متصل مىشوند ، و يك طرف به ذقن ، و آن را چانه مىگويند ، اگر هر دو از جا كنده شوند بىدندانها يك ديه تمام است ، و اگر با دندانها باشد دو ديه تمام ، و اگر جدا نشوند اما خوابيدن يا سخن گفتن دشوار شود ارش لازم مىشود . دوازدهم : ديه دستها است ، و خلافى نيست در آن كه در قطع هر دست نصف ديه آن شخص است ، و در قطع هر دو تمام ديه ، و در اين خلاف نيست كه اگر دست را از زند به برّند يعنى مفصل و ساعد صادق است كه دستش را بريده است و اين احكام در آن جارى است ، و اگر از مرفق به برّند خلاف است ، بعضى گفتهاند : باز همان ديه دست است ، و چيزى زياد نمىشود . و بعضى گفتهاند : ديهء دست مىدهد و ارش هم مىدهد براى زيادتى ساعد كه ما بين مرفق و زند است . و بعضى گفتهاند : دو ديه دست مىدهد ، يكى براى دست تا زند و يكى براى زند تا مرفق ، و قول اخير ضعيف است ، و قول اوّل احوط است ، و قول ثانى خالى از قوتى نيست . و همچنين اگر دستش را از دوش ببرد هر سه قول در آن هست ، و بنا بر قول اخير سه ديه دست خواهد بود ، و اگر بعد از آن كه دستش از زند بريده باشند ديگرى از مرفق ببرد باز اين دو قول است ، و اگر بعد از زند ديگرى از دوش ببرد احتمال دو ديه دست ، و احتمال ارش است ، و احتمال ارش در همه ظاهرتر است . و اگر كسى در زير بند دست دو كف داشته باشد ، يا در زير مرفق ، اگر هر دو را به برّند البته يكى اصلى است و يكى زائد ، و غالبا آن كه اصلى است درستتر و قويتر مىباشد ، پس يك ديه دست مىدهد براى اصلى ، و براى زائد بعضى گفتهاند : ثلث ديه اصلى را مىدهد ، و بعضى بارش قائل شدهاند .
135
نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 135