نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 130
و اگر بعضى از گوش را به برّند آن بعض را مساحت مىكنند و نسبت به مساحت جميع گوش آن شخص ملاحظه مىكنند ، و به آن نسبت از ديه مىگيرند . و بعضى گفتهاند : در بريدن نرمهء گوش ثلث ديه گوش است و در دريدن گوش ثلث ديه گوش گفتهاند بعضى از علماء . و در شل شدن گوش كه آويخته شود ، دو ثلث ديه گوش است ، و اگر شل شده را كسى به برّد ثلث ديه گوش مىدهد . هفتم : ديه لبها است ، و خلافى نيست در آن كه اگر هر دو لب را به برّد تمام ديه آن شخص لازم مىشود ، و در ديه هر يك از لبها خلاف است ، بعضى گفتهاند : در لب بالا ثلث ديه است ، و در لب پائين دو ثلث ديه ، و بعضى گفتهاند : در لب بالا دو خمس ديه است ، كه چهار صد دينار است ، و در لب پائين سه خمس كه ششصد دينار است ، براى آن كه لب پائين آب را نگاه مىدارد ، و روايتى بر اين مضمون وارد شده است [1] . و بعضى گفتهاند : موافق كتاب ظريف [2] كه در لب بالا نصف ديه است ، و در لب پائين دو ثلث ديه ، و بنا بر اين لازم مىآيد ، كه در هر دو لب زياده از ديه آدمى باشد ، و اين خلاف اجماع و سائر اخبار است ، مگر آن كه فرق باشد ميان آن كه با هم به برّند يا جدا به برّند . و بعضى گفتهاند : در هر يك نصف ديه است ، و تفاوتى ميان بالا و پائين نيست . و جمعى از محققين متأخرين اختيار اين قول كردهاند ، و مسأله مشكل است ، و اوّل اصلح است ، و اگر بعضى از لبها بريده شود مساحت مىكنند آن بعض را نسبت بكل ، و به آن نسبت ديه مىگيرند ، و حد لب پائين از طرف عرض آن مقدار است كه از بن دندانها جدا است ، و طولش به قدر طول دهان است ، تا گوشهاى لبها ، و لب بالا عرضش آن قدر است كه از بن دندانها جدا است ، متصل به سوراخهاى بينى ، و آن چه محاذى آن است تا گوشهاى لب ، و آن چه از گوشهاى