نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 115
مال خود مىدهد . سيّم : هر گاه مردى در جماع قبل يا دبر زن خود ، يا در فشردن او در برگرفتن او عنفى بكند كه زن بميرد مشهور آن است كه ديه به مال او لازم است . چهارم : مشهور آن است كه اگر كسى متاعى بر سر خود بگيرد كه به جايى ببرد و بر آدمى بخورد و او را بكشد يا جراحتى بكند ، از مال خود ضامن است كه ديه بدهد . پنجم : هر گاه كسى صدايى بر كسى بزند و او بميرد ، اگر صدا به بالغى زند كه غافل نباشد و بيمار و ديوانه نباشد ، ظنّ غالب حاصل خواهد بود كه از آن صدا نمرده است و به مرگ خود مرده است ، چيزى بر او لازم نيست ، و اگر آن مرد بيمار يا كودك يا ديوانه يا غافل باشد و مقارن آن صدا بميرد ، مشهور آن است كه ديه بر او لازم است در مال او ، و بعضى گفتهاند : ديه بر عاقله او است . و همچنين است حكم اگر به شمشير بر كسى حمله كند و او بميرد . ششم : هر گاه به شمشير بر كسى حمله كند و او بگريزد و در گريختن به چاهى يا از بامى بيفتد ، يا شيرى او را به درد ، بعضى گفتهاند : مىبايد ديه بدهد . و بعضى گفتهاند : اگر كور باشد ديه مىدهد ، و الَّا ديه بر او نيست ، و بعضى گفتهاند : اگر در گريختن بىاختيار باشد بر او ديه لازم است . هفتم : هر گاه دو كس در دويدن بر يك ديگر بخورند و هر دو بميرند و ارث هر يك نصف ديه از وارث ديگرى مىگيرند ، و اگر يكى بميرد نصف ديه بر ديگرى لازم مىشود ، و بعضى موافق روايتى كلّ ديه قائل شدهاند . و اگر دو غلام بر يك ديگر بخورند و هر دو بميرند خون هر دو هدر است ، و اگر يكى بميرد نصف ديه او تعلَّق بر قبهء زنده مىگيرد ، و اگر دو سواره در تاختن بر يك ديگر بخورند اگر هر دو با اسبشان بميرند نصف ديه هر يك و نصف قيمت اسبش بر ورثه ديگرى لازم است كه از مال او بدهند ، و اگر يكى بميرد با اسبش نصف ديه او و نصف قيمت اسبش بر ديگرى لازم است بنا بر مشهور . و اگر دو طفل نابالغ سوار شوند و اسب بتازند و بر يك ديگر برخورند و بميرند نصف ديه هر يك بر عاقلهء ديگرى است .
115
نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 115