نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 103
تمام مىگيرند . حضرت فرمود : كه چنين يافتهام در كتاب امير المؤمنين عليه السلام ، و اكثر علماء به اين روايت عمل كردهاند . و بعضى گفتهاند : مطلقا ديه دست را رد نمىكند . ششم : در روايت معتبر از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است [1] كه اگر شخصى انگشتان دست كسى را به برّد و ديگرى باقى كف او را برّد ، اگر خواهد كه دوّم را قصاص كند بايد كه ديه انگشتان را به او بدهد و دست او را به برّد ، و اكثر علماء به اين روايت عمل كردهاند . و بعضى گفتهاند : دست دوم را نمىتواند بريد ، بايد ارش بگيرد . فصل هفتم : در بيان احكام قصاص اعضاء و جراحات است ، و شرائط آنها ، و در آن چند مبحث است : اوّل : آن كه شرط است در قصاص اعضاء كه عمدا آن عضو را قطع كرده باشد به فعلى كه غالبا باعث تلف مىشود ، يا آن كه قصد تلف عضو داشته باشد هر چند آن فعل غالبا سبب نباشد ، چنانچه در قتل عمد مذكور شد ، و ايضا چنانچه در قصاص نفس مذكور شد در قصاص اعضاء نيز شرط است كه در اسلام و آزادى مثل يك ديگر باشند ، يا آن كه شخصى كه جنايت بر او واقع شده كاملتر باشد از آن كه جنايت كرده ، مثل آن كه بنده دست آزاد را ببرد ، يا كافر دست مسلمان را به برّد كه در اين صورت قصاص مىكنند بنده و كافر را . و اگر زنى عضو مردى را به برّد زن را قصاص مىكنند اگر آن عضو در زن باشد و زيادتى را از زن نمىگيرند .
[1] چنين روايتى در كتب حديث نيافتم ، ولى روايتى از امام باقر در من لا يحضره الفقيه چنين مىفرمايد : روى الحسن بن محبوب عن هشام بن سالم عن ابى مريم الانصارى ، عن ابى جعفر عليه السلام فى رجلين اجتمعا على قطع يد رجل فقال : ان احب ان يقطعهما ادى إليهما دية يد فاقتسماها ثم يقطعهما ، و ان حب اخذ منهما دية يده ، فان قطع يد احدهما ردّ الذي لم تقطع يده على الذي قطعت يده ربع الدية 4 : 116 ح 1 .
103
نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 103