responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : 1  صفحه : 102


مردى را كشته بود ، عمر او را بدست برادر مقتول داد كه او را بكشد ، پس او زد او را تا گمان كرد كه او مرده است ، پس او را ياران او به خانه بردند و در او رمقى يافتند ، و معالجه كردند تا به اصلاح آمد ، چون از خانه بيرون آمد باز برادر مقتول او را گرفت ، و گفت : تو قاتل برادر منى ، و من تو را مىكشم ، او گفت : مرا يك بار كشتى ، چون او را به نزد عمر برد ، عمر حكم كرد كه او را بكشد ، چون بيرونش آوردند ، مىگفت : اى گروه مردم اين مرد مرا يك بار كشته است ، و چون او را بر حضرت امير المؤمنين عليه السلام گذرانيدند و بر حال او مطَّلع شد فرمود : كه بر او تعجيل مكنيد تا من بروم به نزد عمر و مسأله را تعليم او كنم ، چون به نزد عمر آمد فرمود : كه حكم خدا چنان نيست كه تو گفته‌اى ، گفت : پس حكم چيست ؟
فرمود : كه اين قاتل بايد قصاص خود را بگيرد از برادر مقتول ، براى آن چه نسبت به او كرده است ، پس برادر مقتول او را بكشد ، برادر چون اين را شنيد دست از او برداشت و او را بخشيد ، براى آن كه ترسيد كه اگر آن چه نسبت به او كرده است به او بكند كشته شود .
و به مضمون اين روايت اكثر قدماى علماء عمل كرده‌اند ، و بعضى اين روايت را حمل كرده‌اند بر آن كه وارث او را به غير طريق شرعى قصاص كرده باشد ، چنانچه ظاهر روايت آن است ، كه آن قدر چوب بر او زده بود كه به گمان خود او را كشته بود .
پس اگر شمشير بر گردن او زده باشد و كارى نيفتاده باشد اين حكم ندارد و او را مىتواند كشت .
پنجم : در روايت معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است [1] كه اگر شخصى مردى را بكشد و مقتول دستش بريده باشد ، اگر دستش را در جنايتى بريده‌اند كه بر خود كرده است ، يا دستش را كسى بريده و ديه دست خود را گرفته و اولياى مقتول خواهند او را قصاص كنند ، بايد كه ديه دست بريده را به ورثه قاتل بدهند و او را قصاص كنند ، و اگر خواهند ديه بگيرند بايد دست را اسقاط كنند و باقى را بگيرند ، و اگر دستش در جنايتى بريده نشده و ديه دست خود را نگرفته ، قاتل را در عوض مىكشند و ديه دست را نمىدهد ، و اگر ديه گيرند ديه



[1] فروع كافى 7 : 316 ح 1 .

102

نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : 1  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست