responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جامع المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد تقي بهجت    جلد : 2  صفحه : 584


مضمون بوده است در صورت تساوى .
و زيادتى انفاق بر انتفاع ، مال مرتهنِ منفق است كه رجوع به راهن مىنمايد ؛ و زيادتى اجرت انتفاع بدون اذن ، مال راهن است كه رجوع به مرتهن مىنمايد . و گاهى مىشود كه مرتهنْ قاطع مىشود به رضاى راهن به تصرّفى كه در ماليّت ، زيادتى بر قدر انفاق نداشته باشد و اين قطع ، مطرد نيست .
نفقهء مرهون ، بر راهن است و مرتهن رجوع مىنمايد در نفقهء مرهون به راهن ؛ پس اگر خودش انفاق نكرد ، استيذان در انفاق مىنمايد و در صورت اذن او رجوع به نفقه بر مالك و راهن مىنمايد ؛ و اگر ممتنع يا غائب بود و انفاق او و اذن او حاصل نشد ، مراجعه به حاكم شرع مىنمايد ؛ و در صورت اذن او آن چه از مالك مطالبه مىشود از حاكم يا به واسطهء او ، مىشود ؛ و اگر متعسّر بود ، خود مرتهن انفاق مىنمايد به نيّت رجوع بر مالك با اشهاد براى استحقاق و قدر آن بنا بر احوط .
استيفاء دين از عين مرهونه جائز است براى مرتهن [ كه ] استيفاى دين خودش از عين مرهونه نمايد با فوت راهن و خوف انكار ورثه و عدم بيّنه بر دين در تقدير اعتراف به رهن ؛ [ و ] اگر زيادتى در مرهون بود ، ردِّ به ورثه نمايد .
و اگر اعتراف به رهن نمود و ادّعاى دين كرد ، حكم به دين نمىشود مگر با بيّنه ؛ و در صورت عدم آن ، مىتواند احلاف نمايد ورثه را بر عدم علم به مديونيّت مورّث . و هم چنين است در جواز استيفاء ، در صورت خوفِ جحودِ راهن در حال حيات . و هم چنين است در صورت خوف عدم قبول بيّنه ، يا عدم حكم براى او ، يا محقّ بودن او به سببى از اسباب غير مؤثّره در واقع .
در وطى اكراهى مرتهن أمهء مرهونه را كه عُشر قيمت يا نصف عشر با مهر المثل ثابت است ، [ و ] محل بيان مختار در بيع حيوان و ارش بكارت در بكر و عدم ثبوت چيزى در صورت مطاوعه گذشت .

584

نام کتاب : جامع المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد تقي بهجت    جلد : 2  صفحه : 584
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست