نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 380
باقى باشد غسل و كفن و حنوط از او ساقط مىشود و اظهر ( 1 ) هم در نزد حقير اين است ( چنان كه جماعتى از اصحاب ما قايل شدهاند ) هر چند اظهر ( 2 ) ، عدم سقوط است از غير كسى كه به اذن امام عادل كشته شده باشد . و اما سؤال از اينكه آيا عمومات آيات و اخبار وارده در جهاد تعلق به اين قسم گرفته يا نه ؟ پس مىگوييم : اما آيات قرآنى پس قول حق تعالى : " يا ايها الدين امنوا قاتلوا الذين يلونكم من الكفار وليجدوا فيكم غلظة " دلالت بر آن دارد به عموم ، كه خطاب به مؤمنين شده كه قتال كنيد با كفارى كه در پهلوى شما هستند و بايد كه بيابند از شما غلظت و درشتى ، و شيخ طبرسى در مجمع البيان تصريح به اين كرده . و اما اخبار : پس دلالت دارد بر آن خصوص صحيحة يونس ( 3 ) عن ابى الحسن الرضا ( ع ) كه ترجمه آن ، اين است كه يونس به خدمت آن حضرت عرض كرد كه فداى تو شوم ، مردى از موالى تو ، به او خبر رسيد كه مردى هست كه شمشير مىدهد و اسب مىدهد در راه خدا ، يعنى براى جهاد ، پس آن مرد آمد اسب و شمشير گرفت از اين مرد ، و جاهل بود به حقيقت امر جهاد ، يعنى نمىدانست كه جهاد بدون اذن امام عادل جايز نيست ، پس رفقاى او به او رسيدند و گفتند كه جهاد با اين جماعت مخالفين جايز نيست و امر كردند او را كه اسب و شمشير را به صاحبش رد كن . پس حضرت فرمود كه بايد چنين كند ، يعنى بايد رد كند . يونس گفت كه آن شخص طلب كرد آن مرد را كه اسب و شمشير داده بود ، او را نيافت . پس گفتند به او ، كه آن مرد رفته است . آن حضرت فرمود كه پس آن مرد " مرابطه " كند . يعنى در سر حد كفار باشد كه مسلمين را باخبر كند از دشمن و جنگ و قتال نكند . يونس گفت : در كجا رابط كند ، در مثل قزوين و ديلم وعسقلان و امثال اينها از سرحدات ؟ آن حضرت فرمود : بلى ، عرض كرد كه آيا جهاد بكند ؟ فرمود : نه ، مگر اين كه بترسد بر زيان مسلمين ، در آن وقت جايز است .
1 : اظهر ، از نظر اطلاق روايات 2 : اظهر از نظر ادله اجتهادى . 3 : وسائل : ج 11 ص 21 - 19 ، ابواب جهاد العدو باب 6 ح 2
380
نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 380