نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 34
حكايت مكاتبه سليمان بن راشد ( 1 ) . و اما هر گاه جاهل بود بر نجاست ، پس ظاهر صدوقين و مفيد و شهيد در دروس و ذكرى و صريح علامه در مختلف وجوب اعاده است . و شيخ در مبسوط و نهايه و ابن براج قائل به تفصيل شدهاند كه هر گاه وقت باقى است نماز را اعاده مىكند و الا فلا . و اين مذهب از ابن جنيد نيز نقل شده . و اما تطهير بدن و اعاده طهارت : پس آن لازم است بر همه اين اقوال . و ابن ادريس قائل شده به اينكه واجب نيست بر جاهل اعاده نماز و طهارت هيچكدام نه در وقت و نه در خارج آن ، و لكن بعد ترجيح اين قول تقويت قول مفيد كرده و اظهر در نزد حقير ، وجود اعاده طهارت وصلوة است . و دلالت مىكند بر آن اخبارى كه نهى شده است در آنها از وضوى به آب نجس هر چند قايل نباشيم به دلالت نهى بر فساد ، زيرا كه ظاهر آنها اين است كه مجزى نيست نه اينكه مراد مجرد حرمت باشد تا كسى بتواند منع كرد تعلق نهى را به جاهل ، چون مكلف نيست يا دلالت نهى را بر فساد ، خصوصا مثل صحيحه ابو العباس در حكم كلب ، از حضرت صادق ( ع ) كه فرمود : رجس نجس لا تتوضا بفضله و اصبب ذلك الماء ( 2 ) . چون مستفاد مىشود از آن كه علت منع همان نجاست است و اين نسبت به جاهل و عالم يكسان است و آخر موثقه عمار سابقه هم دلالت دارد ، چون تعليل فرمود امام ( ع ) سقوط تطهير و اعاده طهارت وصلوة را در صورتى كه پيش تر نديده بود موش را در آن ظرف ، به اين كه معلوم او نيست كه چه وقت در آن ظرف افتاده است و فرمود كه شايد بعد از استعمال افتاده باشد و نفرمود كه چون نمىدانسته بر او چيزى نيست . هر چند كه معلوم شود كه پيش افتاده به سبب جهالت . و اما دليل قول به عدم اعاده طهارت وصلوة اين است كه هر چند كه مسلم داريم كه طهارت وصلوة نام طهارتى باشد كه با آب طاهر به عمل آيد و الفاظ هم اسامى امور نفس الامرى باشند ، لكن در امتثال به امر نفس الامرى ، حصول ظن كافى است تا لازم نيايد
1 : با اينكه لفظ " راشد " در بعضى از متون آمده ولى " رشيد " صحيح است مرحوم ربانى شيرازى نيز در تصحيح وسائل همين را انتخاب كرده است 2 : وسائل : ج 1 ص 163 باب نجاسة سؤر الكلب . ح 4 - در مورد نام راوى " عباس " صحيح است .
34
نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 34