نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 313
مورث او و برئ الذمه مىشود از اينكه استيجار كند ديگرى را ، مگر اينكه ميت ، وصيت كرده باشد كه ديگرى بجا آورد . و ظاهر اين است كه مطلقات اصحاب محمول باشد بر صورت عدم وصيت . و لكن اشكال در اين است كه معنى اين وصيت چه چيز است و گمان حقير ، اين است كه مراد ، وصيت به شخص خاصى است . يعنى هر گاه وصيت كند كه حجة الاسلام او را شخص خاصى بكند و او هم قبول كند ، در اين صورت تبرع كردن غير ، مبرء ذمه نيست ، بلكه صحيح هم نيست . زيرا كه حجة الاسلام او مستقر شد در ذمه آن وصى ، پس ديگر حجة الاسلامى باقى نيست كه آن را متبرع بجا آورد . و اما مطلق اين كه وصيت كرد از براى من حج استيجار كنيد ، پس ظاهر اين است كه مانع از تبرع متبرع نباشد و هر چند احاديث بسيار وارد شده است كه موهم عدم اشتراط وصيت است به عنوان اطلاق ، لكن دلالت آنها ممنوع است و ما اكتفا مىكنيم به ذكر بعض آنها ، مثل موثقه حكم بن حكيم : " قال : قلت لابيعبد الله ( ع ) : انسان هلك ( 1 ) و لم يحج و لم يوص بالحج فاحج عنه بعض اهله رجلا او امرأة هل يجزى ذلك ويكون قضاء عنه او يكون ( 2 ) الحج لمن حج ويوجر من احج عنه ؟ فقال : ان كان الحاج غير صرورة اجزء عنهما جميعا واجر الذى احجه " . يعنى عرض كردم به خدمت حضرت صادق ( ع ) كه شخصى مرده و حج نكرده است و وصيت هم نكرده است به حج . پس بعضى كسان او نايب كردهاند از براى او مردى يا زنى را كه براى او حج كرد . آيا اين مجزى است از او ، قضاى حج ميت به عمل آمده ، يا آن حج از براى آن نايب است و خدا ثواب مىدهد آن كسى را كه او را نايب كرده ؟ پس فرمود آن حضرت ، كه اگر نايب نو حاجى نيست
1 : وسائل : ج 8 ص 51 ، ابواب وجوب الحج باب 28 ح 8 . 2 : در نسخه قديمى وسائل ( چاپ 1314 ه ق ) به جاى لفظ " او يكون " لفظ " ويكون " ضبط شده و در نسخه تصحيح شده رايج كنونى ( 20 جلد ى ) نيز همين طور آمده . ولى ترجمهاى كه مرحوم ميرزا در اين متن كرده نشان مىدهد كه به نظر او " او " صحيح است ليكن با توجه به پاسخ امام ( ع ) مشخص مىشود كه " و " صحيح است .
313
نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 313