responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي    جلد : 1  صفحه : 283


بعد ممات . و اما هرگاه مأيوس باشد از رفتن ، اشهر و اظهر ، استيجار حج است در حال حيات .
< / السؤال = 5547 > < / السؤال = 5546 > < السؤال = 5435 > < السؤال = 5436 > < السؤال = 5458 > 418 - سؤال : هرگاه كسى آنقدر مال داشته باشد كه مستطيع حج بشود ، و لكن دين هم دارد كه اگر خواهد آن را بدهد مستطيع نيست . آيا حج بر او واجب است يا نه ؟ و هرگاه كسى بذل زاد و راحله و ما يحتاج حج از براى مديون بكند ، واجب است حج بر او يا نه ؟
جواب : ظاهر اين است كه مذهب علماى ما ، عدم وجوب باشد و بعضى مطلق گفته‌اند و بعضى تصريح به تعميم كرده‌اند . يعنى خواه دينى باشد كه حال بايد بدهد يا مؤجل باشد . و در عبارت دروس علاوه بر عدم وجوب ، گفته است كه : مديون ممنوع است از حج ، خواه دين او ، حال باشد يا مؤجل . و لكن آخوند ملا احمد اردبيلى ( ره ) ميل به وجوب كرده است در صورتى كه صاحب طلب ، اذن بدهد ، يا اينكه دين مؤجل باشد - خصوصا وقتى كه مدت آن طولانى باشد - و صاحب كفايه هم گفته است : قالوا المديون لا يجب عليه الحج الا ان يفضل عن دينه قدر الاستطاعة والحكم به مطلقا لا يخل ، عن الاشكال . و از آخر كلام آخوند بر مىآيد كه در اين صورت ، واجب تخييرى باشد ، به اين معنى كه هر گاه مانعى از جانب صاحب طلب نباشد مستطيع است و واجب است حج ، و لكن هرگاه ، دين را ادا كند و خود را از استطاعت حج بيرون كند جايز است از براى او .
و احاديثى كه دلالت مىكند بر عدم وجوب حج بر مديون ، بر آن حمل كرده .
در نظر حقير ، در كلام آخوند ( ره ) محل نظر است . به جهت آنكه متبادر از آيه و اخبارى كه دلالت دارد بر اينكه حج بر مستطيع واجب است . واجب عينى است وهرگاه ما مسلم داريم كه از شرع مقدس رسيده است در صورت مذكوره ، يعنى اذن صاحب طلب يا مؤجل بودن دين ، اينكه مالى كه دارد " صرف دين خود بكند ، پس مسلم داشته خواهيم بود جواز اخراج خود را از استطاعت ، و بر فرض جواز اخراج از استطاعت ، وجوب حج عينى نخواهد بود وانتفاء عينيه وجوب ، مستلزم انتفاء اصل وجوب استنظر به آنچه تحقيق كرده‌ايم كه انتفاء فصل ، مستلزم انتفاء جنس است ، ديگر بقاى وجوب

283

نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي    جلد : 1  صفحه : 283
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست