نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 207
نيست . و به هر حال سهم امام را در زمان غيبت بايد به مجتهد عادل برساند كه او به مصرف برساند . و اما آنچه را كه بعض علما گفتهاند ، معنى آن را نفهميدم ، اما اولا : پس اينكه معنى مصالحه ، تراضى طرفين است . پس هرگاه طلبكار بالمره ، حق خود را صلح كند و هيچ نگيرد هم جايز است و در صالحه ، عوض شرط نيست و مقدارى هم از براى آن معين نيست وهرگاه ، ما مجتهد را در معنى طلبكار بدانيم پس جايز خواهد بود كه بالمره سهم امام را صلح كند و چيزى نگيرد ، بلكه در صورتى كه سهم امام ، معلوم و معين هم باشد جايز خواهد بود صلح كردن و بخشيدن به صاحب مال ، و اين خود بىوجه است . و غايت آنچه از ادله مستفاد مىشود نيابت مجتهد است در امورى كه وظيفه امام است ، در مرافعات و احكام و ولايت در اموال صغار و غيب و تقسيم خراج اراضى خراجيه و اموال . نه ولايت او بر اموال امام به هر نحو كه خواهد تصرف كند ، از اين جهت است كه احياى موات و حيازت معادن و رؤس جبال و بطون اوديه از براى مسلمين بدون اذن مجتهد جايز است و آن به سبب ادله است ( 1 ) كه بر آنها اقامه شده ، و الا از براى هيچكس جايز نبود تصرف ، نه براى مجتهد و نه غير او ، و بر فرضى كه ولايت ( 2 ) ثابت باشد بايد
1 : بنابراين ، محقق قمى مانند سايرين بر اينكه معادن و رؤس جبال و بطون اوديه از موارد انفال و مال امام هستند ، معتقد است ليكن ولايت فقيه را شامل آنها نمىداند و اذن احياء و تصرف را مستقيما از ناحيه امام ( ع ) بر مردم و احياء كنندگان ، اعطا شده مىداند و چون " تقسيم خراج اراضى خراجيه " را مشمول ولايت فقيه دانسته روشن مىشود كه وى حتى در مورد فقيه باسط اليد نيز همين نظر را دارد و اين عجيب است زيرا آن ادله خاصى كه او بدانها اشاره مىكند همه ناظر به عصر فترت وعدم بسط يد فقيه است - ما اين مسئله را در كتاب " برداشتهاى فقهى " بيشتر شكافتهايم . 2 : بديهى است كه ميرزا ( قدس سره ) به ولايت فقيه در مورد خمس معتقد است همانطور كه از اول باب خمس مكررا بر آن تأكيد مىكند منظورش در اينجا " ثبوت ولايت فقيه به نحوى كه بتواند خمس را مصالحه كند " است كه جملات بعدى ، مطلب را روشن تر مىكند . يعنى بر فرض اگر ولايت و نيابت فقيه حتى شامل مصالحه هم باشد بايد مصالحه بر غبطه ( در جهت سود ) امام ( ع ) باشد . كه صد البته مقصود آن " بعضى علما " كه در متن سؤال آمده نيز همين است و فرمايش ميرزا : " معنى آن را نفهميدم " يك كم التفاتى است . همانطور كه خودش بعد از چندين سطر اشاره خواهد كرد .
207
نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 207