نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 11
و علامه در تحرير بعد نقل قول شيخ در وضو گفته است : و ذلك ان كان للبرء و الا فلا . يعنى لزوم اعاده در وقتى است كه آن انقطاع خون انقطاع برء و خلاصى از خون باشد نه اينكه از آن باب باشد كه باز عود مىكند و اين را از حال خود مىتواند يافت و از دروس هم اعتبار اين قيد بر مىآيد و اما در ذكرى اين را نسبت به بعض اصحاب داده و گفته است كه ما بر نخورديم در اين مسألة به نصى از اهل بيت ( ع ) و بعد از اين اختيار ، تفصيل كرده است و استدلال كرده است به اين كه : استحاضه خونى است و حدثى است كه گاهى موجب وضو به تنهايى مىشود و گاهى موجب غسل . پس هر گاه آن زن تكليف خود را به جا آورد و وضو ساخت يا غسل كرد و در حال وضو و غسل خون منقطع بود و بعد از آن هم ديگر نيامد پس بر او چيزى نيست چون تكليف خود را به عمل آورده ، و هرگاه در اثناى وضو يا غسل يا بعد از آنها منقطع شود ، پس اگر انقطاع برء نيست به اين معنى كه مىداند يا مظنه دارد به حسب عادت كه باز خون خود عود مىكند پس اين انقطاع ، موثر اثرى نيست و در حكم عدم است ، پس مثل آن است كه خون او دائما موجود باشد و اگر انقطاع برء است پس بهتر اين است كه بگوييم واجب است بر او وضو يا غسل ، به سبب اين كه شارع ، معلق ساخته وجوب غسل يا وضو را بر آمدن خون استحاضه ، بر اين صادق است كه بعد از وضو و غسل يا در اثناى آنها خون استخاضه او آمده است و آن طهارتى كه به عمل آورده از براى خون قبل از طهارت است و از اينكه نماز با وجود خون ، صحيح است لازم نمىآيد كه آن خون ، اثرى از براى ما بعد نداشته باشد . اين بود ترجمه كلام ذكرى و اين تفصيل خوب است ، پس اگر مثلا فرض كنيم كه زنى استحاضه كثيره بيند پيش از صبح و از براى صبح غسل نكند و نماز نكند و بعد از طلوع آفتاب خون قطع شود بالمره البته غسل واجب است و اين غسل از براى انقطاع برء است نه از براى نماز ، چون وقت آن گذشت پس اگر خواهد مشروط به طهارتى به عمل آورد قبل از ظهر ، بدون غسل نمىتواند كرد ، و اين منافات ندارد با اينكه غسل واجب لغيره باشد ، به جهت آنكه غرض ما در اين مقام بيان موجب غسل است لا غير و صادق است بر اينكه موجب ،
11
نام کتاب : جامع الشتات ( فارسي ) نویسنده : الميرزا القمي جلد : 1 صفحه : 11